1

خاطرات تابستان ... و "Frico Friulano"

من به عنوان یک کودک به یاد داشته باشید, در طول تعطیلات تابستان در حومه, برای سفر معمول از عموزاده در فریولی وجود دارد برگزار شد…

در طول راه, من را از طریق پنجره نگاه یک توالی از مناظر زیبا از Carnia, در استان اودینه, من به داستان از من بزرگ پدربزرگ و مادربزرگ و عمو گوش بودند Trava و پدر بزرگ من امیلیو.  او به سمت چپ مدت کوتاهی قبل از من متولد شد ... نام میانی من حافظه خود را است.

یک مرد خلاق و مدبر, سخاوتمندانه و خوب شرکت, به طوری که او را دوست دارد به خاطر داشته باشید پسر عموی من جولیانو. او تا عشق به مادر بزرگ من در گوشت زندگی می کردند, Luigia, او به رهبری او را به حرکت به یک شهر کوچک در ترویزو.

Carnia, زمین در کوه ساکنان توسط مردان سخت کوش و زنان, من Friulani. جولیان هنوز زندگی می کند وجود دارد ...

"Carnia جایی که شما در صلح با خود و جهان است ... هماهنگی بین انسان و طبیعت است.” جولیانو د کوله

امروز به افتخار او من می خواهم به یاد داشته باشید یک نمونه ظرف سنت فریولی که من دوست دارم, FRICO. یک بشقاب از ریشه های باستانی, او برای اولین بار در ذکر 1400 توسط استاد مارتینو کومو در کار "د آرته Coquinaria". در اینجا ما دستور العمل خانواده معمولی گزارش.


  FRICO Friulano

در خدمت 4 مردم:

  • 2 قاشق غذا خوری روغن زیتون
  • نیم پیاز
  • 500 مقاله. سیب زمینی
  • 250 مقاله. پنیر Montasio
  • فروش q.b.

تهیه:

– ریز ریز کردن پیاز, قهوه ای آن را در یک ماهی تابه اضافه کنید و سیب زمینی برش را به نوار خوب.

– اضافه کردن نمک و طبخ برای 20 minuti mescolando spesso il tutto.

Quando il composto si è ben amalgamato, aggiungere il formaggio tagliato a scaglie sottili fino a farlo fondere.

Girare più volte il frico in modo da creare una crosta uniforme e dorata.

A questo punto non mi rimane che augurarvi buon appetito salutandovi come si conviene in Friuli… mandi! 😉




L'آیورودا, به احیای طب طبیعی باستان

 

پاسخ دکتر. مارکو بارتولی, جراح متخصص در هومیوپاتی, استاد از طب سنتی چینی و آیورودا.

من مارکو گوش دادن در یک کنفرانس در میلان در موضوع پزشکی آیورودا برگزار ملاقات, طب سنتی هند.

و به خوبی توسط کسانی که به من می دانم که من انجام مانند مواد مخدر نمی شناخته شده, من آنها را با استفاده از تنها زمانی که کاملا ضروری. در ایتالیا متاسفانه به دلیل یک منحرف رسانه فشار, سوء استفاده شمال شرقی. کد که من اغلب در داروخانه ها را ببینید می خواهم در زمینه ببینید, که در آن گیاهان دارویی از درمان های باستانی ممکن است بسیار. بدیهی است، به هر هنر و صنعت خود, همه کس دانش این بخش. ما کمتر تنبل تبدیل, و قرعه کشی نزدیک به سیستم های طبیعی و حتی بیشتر در طب گیاهی آینده.

برای برخی از, با زندگی گیج کننده ما منجر شود آسان تر است به بلع قرص است که مشکلات ما اصلاح, بدون اینکه متوجه است که, با سرعت راه رفتن, در نهایت بره. تغذیه در شیوه زندگی و خوب می تواند خیلی بیشتر از بسیاری از مواد مخدر ...

  • CIAO مارکو, در طول سخنرانی خود را به شما شعار آیورودا ذکر: "دانش در آگاهی ساختار." آیا شما می خواهید برای تعمیق این مفهوم با توضیح به افراد جدید به این شکل باستانی پزشکی?

خوش سینتیا, آیورودا ظاهر آن در جهان ساخته شده زمانی که برخی از عقل از سر فرزانگان بزرگ جمع شدند و گفتند،: "بهداشت بنیاد عالی فضیلت است, کامیابی, لذت و نجات, در حالی که بیماری های خراب سلامت, زیبایی از زندگی و زندگی خود را."

از آن زمان برخی از انسان ها به ویژه وظیفه حفظ و انتقال این حکمت را داشته اند. عقل از سر فرزانگان فوق العاده ای از آیورودا چنین سطح از خودآگاهی رسیده بود, با ورود به صمیمیت و همدلی با نیروهای حاکم بر جهان. این جمله من در کنفرانس ادا توضیح می دهد. “دانش در آگاهی ساختار“.

سال بعد از آزمایش های علمی سال بیشتر و دقیق تر نه تنها از دقت و صحت اصول درمان ایجاد شده توسط برخی از عرفا هزاران سال و هزار سال پیش تایید.

  • این مهم برای جلوگیری از آلودگی از ارگانیسم در تمامی اشکال آن. اما چگونه می توانید انجام دهید که اگر شما در شهرستان زندگی می کنند?

اجتناب از آلودگی از شهرستانها ما امکان پذیر نمی باشد. در دراز مدت شما ممکن است فکر می کنم برای طراحی شهرستانها با اکثر معیارهای زیست محیطی و پایدار, اما چه کاری انجام دهید، بلافاصله برای کسانی که زندگی می کنند توسط دود احاطه, صداهای, سموم, مه دود و آلودگی مواد غذایی و الکترومغناطیسی?

آن’ ضروری به درک اهمیت عمیقا پاک کردن بدن. با داروهای شیمیایی می تواند هر چیزی پاک, بلکه… فقط یک فرم بیشتر از سمیت اضافه. داروهای گاهی اوقات موثر است, حتی نجات بخش; اغلب، با این حال، ما اشکال سوء استفاده ببینید.

در اینجا نیاز به توسل به داروها به نام جامع یا طبیعی. با این روش های درمانی ما می توانیم بسیاری از عوامل از بین بردن خطرناکی سمی, که اساس بیماری و به معنای واقعی کلمه ما را غارت سال یا چند دهه از زندگی. در این میان درمان های ما شامل طب آیورودا, العلاج بالنباتات, طب سنتی چینی, طب هومیوپاتی. من به عنوان یک تمام وقت تمرین پزشک برای بیش از بیست سال، این رشته, و من می توانم به شما اطمینان دهم که آنها موثر است, قابل اعتماد و بدون عوارض جانبی. البته، باید توسط یک پزشک اعمال تجربه و صالح. در طول سال تعداد بیمارانی که با این داروها در ایتالیا تحت درمان است به دور آمده بیش از ده میلیون واحد. در همین حال ضرب مطالعات جدی علمی و دقیق, که نشان دادن اثربخشی این درمان ها.

شخصا, وقتی که من به پزشکان سخنرانی, من در حال حاضر بسیاری از موارد بالینی من حل و فصل است که قبلا مزایای با دارویی رایج به دست آمده نه. آیا این موارد دشوار است که ما پزشکان تماس بگیرید “Nonresponders. "من در حال حاضر تجزیه و تحلیل بالینی, قبل و بعد از مراقبت, و پرونده نوشته شده است از بیماران که تاثیر درمانهای تایید.

  • در حال حاضر من نقل قول یک کلمه که من می توانم کلمه حتی کثیف تماس بگیرید: GMO. من آن را ترک به شما برای ادامه ...

به نظر من نظر به شدت شخصی در مورد یک موضوع است که در حال حاضر بسیار مورد بحث است. بسیاری از دانشمندان را به نفع هستند, دیگران در برابر هستند. من شخصا فکر می کنم O.G.M. واقعا خطرناک, و من می ترسم از آنچه اتفاق می افتد! آیا هر چیزی در مورد عواقب که چنین دستکاری ژنتیکی واقعا می دانم, که پس از آن هر روز مواد غذایی ما تبدیل, ممکن است در کوتاه مدت متوسط ​​طولانی در ساختار سلول ما.

به نظر می رسد توهم به Frankstein, درج DNA از عقرب در یک سیب ... من احساس می کنم میل به طبیعت تجاوز به بهانه مایل به بهبود کیفیت مواد غذایی. ما به جای تمرکز بر روی مواد غذایی واقعا آلی اگر شما واقعا می خواهید را به یک کیفیت سخنرانی! اجازه بدهید به ما نمی شود فریب خورده! من تعجب می کنم ... و این یک سوال وحشتناک است: دلیل واقعی که برخی از شبه علم هل می تواند به نفع شرکت های چند ملیتی به گسترش فروش و کسب و کار? نمیدونم ...

من صادقانه به مواد غذایی سنتی, واقعی, چگونه طبیعت ایجاد هزاران سال. همچنین به دلیل, داروین می آموزد, و بسیاری دیگر بعد از او بار دیگر بر… طبیعت آزمون خود را برای بهبود در هر نسل فرزندان خود. مکانیسم مواد شیمیایی-ژنتیکی بیولوژیکی کامل و شگرف است که هر گونه گیاهی فشار برای انطباق با آب و هوای تغییر وجود دارد, زمین های مختلف, اکوسیستم در چند ساله تبدیل شدن به.

چگونه آنها می توانند هزاران سال درختان گلابی ما زنده ماندن, سیب یا هر میوه اگر مقدس هوش و فوق العاده وجود دارد که هر لحظه است در محل کار? در کتاب مقدس آن را می گوید: "گیاهان, گل, میوه هستند مواد غذایی خود را و پزشکی خود را ... "یک مفهوم ساده, روشن و غیر قابل بحث!

  • مراقبت های پزشکی نیز به بیمار گوش دادن. اما چگونه می توانم?

آگاهی از چگونگی گوش دادن به بیمار ضروری است. سپس دانستن اینکه چگونه به بهره برداری آنچه در آن برای درمان واقعا شخصی می گوید حتی مهم تر. اجازه بدهید یک مثال بزنم: صد موارد از کودکان مبتلا به باکتری همان (به عنوان مثال. استرپتوکوک) برای ما به معنی پزشکان جامع اغلب از یکدیگر تجویز صد دستور العمل های مختلف!

هر یک از درمان های طبیعی که قبلا هم اشاره کردم تجزیه و تحلیل با تئوری های مختلف در قانون اساسی “انرژی اولیه خاک” بیمار. این راهنماهای پزشک در انتخاب از هزاران نفر از درمان های طبیعی مختلف که آیا گیاه, مواد معدنی و یا مواد از نوع حیوانی. اغلب برای تشخیص افتراقی پزشک طب طبیعی صفات شخصیت و روانی در نظر.

اگر من باید بین دو صد گیاهان که در درمان پوکی استخوان را انتخاب کنید من می دانم که همه مناسب برای خلق نوع هستند. این چیزی مهم است که من نیاز به در نظر. اگر من در تلاش برای درمان دو مورد کبد چرب, من همان نسخه در مورد یک بیمار به سرما و نازک نمی کنند در مقایسه با گرم و چربی.

بنابراین من به بازدید, ساعت, پرس و جو, گوش دادن… و خلاصه همه چیز را برای یک درمان خاص… فقط برای آن شخص! و من باید در نظر حتی فصل زمانی که درمان تجویز شده است… زیرا انرژی های مختلف که رابط وجود دارد.

  • بیایید در مورد قدرت صحبت. آیا می توانید برخی از ساده مشاوره و عملی برای بهبود زندگی ما را?

بهترین مشاوره در غذا خواهد بود به طور کامل دنبال دیکته پزشکی آیورودا. این به این معنی غذا خوردن با توجه به Dosha شما. برای درک عدم تعادل Dosha انرژی اولیه است که تعیین متعلق ما را به یکی از سه قانون اساسی عمومی (واتا-پیتا (پرنده)، Kapha). ساده زیادی ما می گویند که افراد در آنها است بیش از آتش انرژی وجود دارد, غالب در آب و یا خاک یا هوا دیگر و غیره.

در قدرت من را به این را به حساب و به جای دارو است که به طور کامل نادیده گرفته. این است که در کالری بر اساس, راست مونتاژ پروتئین glycides-چربی-فیبر و مواد معدنی… و همه به پایان می رسد وجود دارد. در عوض خیلی بیشتر وجود دارد! پزشکی آیورودا برای هزاران سال از ویژگی انرژی از مواد غذایی مورد بررسی قرار داده است. می غذاهایی که طبیعت تمرکز طبیعت شایع تر از آب و یا زمین وجود دارد… و دیگر مخلوط. مواد غذایی درمان واقعی که در آن قادر به توازن انرژی اضافی است که به تولید انباشت طولانی از سموم شود, و پس از آن آسیب شناسی. ما مفاهیم شبیه به آن که از طب چینی استفاده می شود، و ما نتایج بسیار خوبی در رژیم غذایی درست به دست آورد.

مطالعات موسسه پاراسلسوس رم, که من تعلق, نمونه و پیشرو در این معنا هستند. نتایج خیره کننده از نقطه نظر علمی موضوع کنفرانس پزشکی ملی و بین المللی متعددی مانند یک در استراسبورگ شده است 2009. در واقع من امکان استفاده از مصاحبه خود (سینتیا و من از شما سپاسگزارم برای این فرصت) را به ایمیل من به هر کسی (همکاران پزشکی در وهله اول) آنها علاقه مند به تحصیل قدرت تحت مشخصات و یا سهم کاملا جدید تجربه و مطالعات مربوط به درمان جامع بود: من می توانم در مورد این موضوع ارائه بسیاری از مواد جالب علمی, برتر اروپا.

dott.bartolimarco @ gmail.com




جانفرانکو Tuoro, کوک به تولید کننده “Sciavuru d’Aliva”… اولیوا D'Profumo

فقط یک لحظه, و همه چیز تغییر ...

به عنوان یکی از دو سال پیش صبح, وقتی که با توجه به نظارت, یک مرد جوان رانندگی اتومبیل خود را در علامت توقف را متوقف کند. ماشین من شروع به چرخش در خود را بر روی زمین سینه خیز به توقف نابود, خرد و لغو, con me appesa a una cintura tra i vetri frantumati. Gianfranco ha vissuto la stessa esperienza nel 2002, یک تصادف جدی بر روی یک دوچرخه که متاسفانه او را محافظت نمی کند, او را مجبور در حال حاضر در یک صندلی چرخدار.

زندگی عجیب و غریب است, گاهی اوقات مشکلات, قرار دادن ما را به آزمون, را در ما بالقوه غیر منتظره. من, در خانه برای ماه گیر، من شروع به در مورد این واقعیت است که تا آن زمان من فقط می بازدید ارسال. جانفرانکو به جای شروع به تولید روغن زیتون در Castelvetrano, در سیسیل, sua terra d’origine: "Sciavuru d’Aliva".

جانفرانکو Tuoro متولد و بزرگ شده در لکو. اشتیاق خود را برای غذا و شراب به رهبری او را به سمت مدیریت هتل حرکت. در حالی که در مدرسه او شروع به کار به عنوان یک آشپز در یک رستوران در بانک ها از آدا. سپس, یک بار او فارغ التحصیل, او شروع به حرفه ای خود را در برخی از رستوران ها در اروپا.

به 2002, او برای یک دوره تعطیلات به ایتالیا بازگشت, زندگی خود را به طور ناگهانی توسط یک تصادف جدی است که او را در یک صندلی چرخدار مجبور کوتاه قطع شد. پس از دوره اولیه اختصاص داده شده به توانبخشی انجام شده در بیمارستان از Sondalo, او به شهر خانه خود را از مادرش نقل مکان کرد, کاستل وترانو (TP), در سیسیل.

خانه عمو بیشتر به نیازهای جدید زندگی خود را مناسب بود. سپس, صرف وقت در جایی که او به عنوان یک کودک و خاطرات بی خیال که بزرگ شد دوباره ظهور, آنها به تصمیم منجر به خرید یک قطعه زمین و شروع به تولید روغن زیتون.

کاستل وترانو, روستای در حال رشد در تولید نفت, او به صورت نام. من اغلب می گویند که زمین می تواند ما را اگر ما او را نجات دهد نجات. پس از آن برای بسیاری از ...

در حال حاضر زندگی می کنند وجود جانفرانکو برای چند ماه یک سال, به شخصا دنبال مراحل مختلف کشت زیتون و تولید روغن زیتون خود.

که اغلب من را متوقف, و بدون اینکه متوجه آن من لبخند, به یاد زندگی من به عنوان یک کودک در مناطق روستایی زندگی می کردند, وقتی که آن زمان به آرامی بین برداشت و اتوماسیون شاد گذشت. من جانفرانکو raccontarmene یک خواسته از خود, یک حافظه از دوران کودکی خود در Castelvetrano, در سرزمین سیسیل.

من به یاد داشته باشید آفتاب داغ, la gioia nell’immergere la testa in un secchio d’acqua gelata tirata fuori a mano dal pozzoRicordo la fame di noi bambini-cavallette al pensiero delle uova fritte nell’olio con le patate preparate dalle nostre mamme per l’ora di pranzo… Ricordo il cielo nelle serate Siciliane, وقتی که, نشسته در ایوان ما خورشید با چراغ های آن و رنگ آن ... خاطرات فراموش نشدنی و زیبا را تماشا!

 

  • من می خواهم بدانم سرزمین، گفت: توسط کسانی که آنجا زندگی می کنند و احترام آنها. تولیدات هستند در نتیجه از این احساسات, آنها میوه از زمین توسط انسان هستند. رویای من این است من کراوات به زمین, تنها کسی است که به من آرامش واقعی و رفاه. جانفرانکو در حال حاضر آن را تا به شما. من در مورد زمین بگویید ...

سینتیا, در قلمرو کاستل وترانو حاکم زیتون و بسیاری از اقتصاد کشور حول محور آن. دوره خوشحال است که ما در حال تجربه نیز این واقعیت را تحت تاثیر قرار, و بسیاری از مردم ناراضی از کار حومه دلیل این که شما دیگر نمی تواند ایجاد درآمد کافی.

همانطور که گفتم ملکه رقم Nocellara دل Belice است, زیتون بزرگ و دور, است که به یاد یک گردو. آن’ رقم که دارای تاریخ کهن. فکر می کنم که در 1600, تحت حکومت آراگون, در منطقه آنها مزارع زیتون بزرگ ایجاد شد, در عوض برای مقادیر تولید هدف, تولید میوه prediligessero از کالیبر بزرگ. در آن زمان او به وجود آمد Nocellara که ما امروز آن را می دانم, زیتون در میان اکثر مشهور در لیست گسترده ای از زیتون ایتالیایی.

از 2009 من کنسرسیوم DOP "واله Belice" پیوست. من می دانستم که هیچ چیز در مورد کشاورزی بازاریابی آن. اما من به سرعت متوجه تحسین خود آنها نشان داده اند من اعتماد به نفس به من شجاعت. از آنجا که سال گذشته من در خارج از کشور صادرات محصولات من با برچسب های مختلف.

من خوشحالم که من کار با یک پسر آغاز هستم که, علاوه بر فروش, ترتیب برای ایجاد و انتشار اطلاعات صحیح به استفاده از محصولات با کیفیت بالا, و چون آنها هزینه های مختلف از کسانی که از خرده فروشان بزرگ. مسلم است, که افرادی که تمایل به می خواهید به یادگیری چیزهای جدید از دیگران که با تعصبات بزرگ شده وجود دارد, اغلب بر اطلاعات نادرست بر اساس.

  • جانفرانکو, یکی از چیزهایی که من دوست دارم بیشتر در حال خوردن نان با روغن زیتون, اما ... اگر من به شما یک دستور بپرسید که من به من پاسخ ?  😉

سینتیا, به عنوان شما می توانید تصور بسیاری از کسانی که استفاده از محصولات و رایحه معمولی کاستل وترانو وجود دارد. من شما را بسیار ساده که متاسفانه به دوره بهار به تازگی صرف متعلق به اما من از شما دعوت به یاد داشته باشید برای سال آینده.

 

تخم مرغ سرخ شده, البته با Nocellara زیتون, سالاد با پرتقال و رازیانه.

آن را آماده سالاد با ترکیب پرتقال (ترجیحا ریبرا) رازیانه و برش را به نوار ابگوشت سبزیجات بریده. اگر پس از آن نیز وجود دارد برخی باقلا خام نمی صدمه دیده است. همیشه اگر شما می خواهید به مبالغه به اضافه کردن چند برگ مرزنجوش تازه.

روغن زیتون, نمک و فلفل و ... نوش جان! 🙂

 

 




امروز چت است, shhh… استماع! من به شما ارائه یک زن خانه دار مدرن!

Samanta Cornaviera, یک بیت مثل من ... سخنران پنجره برای رادیو و تبلیغات, cuciniera برای عشق و شور و سنت, حرفه: “Massaia, صنعت مدرن!"

من فقط می توانم به شما بگویم که سامانتا یک معجزه واقعی است! آشنا شدم به تازگی در مزه اجتماعی شرکت, این رویداد که به ما اجازه معرض تجربه ما در تکامل ارتباطات از نظر غذا و شراب.

نیروی طبیعت, پرشور به عنوان من به سنت ها و تاریخ. آیا شما فکر می کنم که بسیاری از دستور العمل های قرن بیستم جمع آوری. یو لو adoro! اگر می خواهید برای گوش دادن به قرص های فرمت های صوتی, را می توان یافت که.

من سامانتا پرسیده شد که چه به این معنی که زن خانه دار مدرن امروز, اگر آن را یک اسطوره است و یا اگر آن را هنوز هم ممکن است. من هم خواسته چگونه همکاری خود را با مجله "ایتالیایی آشپزخانه" بود,  و پس از آن من از او خواست… بلکه, از او رئیس انجمن ملل متحد, من می گویند که تنها راه حل است برای گوش دادن! 

Shhhh… silenzo! 😉

“خانم ما می دانیم که زن مدرن می تواند از زن خانه دار مدرن جدا کنید. شما می توانید خوب در اتاق نشیمن خود را احساس و راحت در آشپزخانه; شربت خانه باید برای کمد لباس هر زنی را به عنوان به عنوان آشپزخانه از اتاق نشیمن بسیار مهم است.”

از “La Cucina Italiana” – N. 1 سال 1 – 15 دسامبر 1929

 




"Tano, passami l’olio, اما برای سوپ ...!"

چه کسی می داند که چگونه سوپ، بالا بردن دست خود را!  

شما خواهد گفت: "اوه Cinzia, که طول می کشد به انجام این کار!"اما هیچ! یک سوپ خوب اگر درست انجام شود, باید به شیوه ای استادانه انجام می شود ... و نه, برای رد Tano! این تمام نشده است ... در حال حاضر من از شما: "سوپ سوپ غلیظ سبزی ولوبیا وماکارونی در زمستان و یا در طول سال?"من در تمام طول سال ... و شما?

من عاشق سوپ, زمستان گرم زیبا, ه از tiepido املاک. مگا تمرکز سبزیجات فصلی, از ویتامین ها و مواد معدنی. خیلی بد است که برای بسیاری در فصل تابستان و, چگونه می گویند ... یک ظرف نامناسب. insisto یو, و من آن را انجام دهد به هر حال!

اما ما واقعا قادر به انجام سوپ?

چند روز پیش ما با سرآشپز بحث شد به Giancarlo Morelli بسیاری از اشتباهات است که در تهیه سوپ است. ناخواسته را که من پیدا کردم چند روز بعد به آن صحبت با سرآشپز Tano Simonato. وی تصریح کرد اشتباه رایج, از جمله من, ادامه در آشپزخانه کنار هم قرار دادن همه سبزیجات.

کافی, من تصمیم گرفتم, من می خواهم بدانم که چگونه سوپ جدی!

سینتیا,  فقط می گویند… در اینجا دستور غذا را:

"سوپ سرد Tano Simonato"

عناصر:

  • برای براث:

هویج, کدو سبز, sedano, پیاز سفید, Pomodoro Ramat, ریحان, برگ بو, انواع توت درخت عرعر.

تهیه:

بعد از اینکه تمام سبزیجات خرد شده را پاک کرده اند, ترک در حرارت حداقل به مدت سه ساعت در شعله کم.

برو به chinoise (Colino) و حفظ تنها بخش مایع.

  • برای سبزیجات:

هویج, کدو سبز, این, نخود فرنگی, سیب زمینی, fave.

تهیه:

خیس کنید نخود را از شب قبل (حداقل 18 ساعت); در پخت قرار داده و آنها را آل dente, در حدود 50 دقیقه.

پوست سبزیجات و طبخ به شرح زیر است:

       – هویج برش کمی درشتتر خرد و پخته شده است dente برگزاری.

       – برش کدو سبز و جوش تا آل dente برگزاری.

       – بلانک نخود در آب جوش به مدت چند دقیقه در حال حاضر و نگه داشتن آنها است dente.

       – بلانک لوبیا در آب جوش به مدت چند دقیقه در حال حاضر و نگه داشتن آنها است dente.

       – پوست سیب زمینی و برش را به کمی درشتتر خرد و پخته شده در آب در حال حاضر جوش و نگه داشتن آنها است dente.

       – سیب زمینی پوست و جوش آن را برای مدت طولانی, قادر به سپس با گوشت کوب سیب زمینی را خرد.

همه سبزیجات باید آب را با مقدار کمی نمک شور.

همه چیز را جداگانه نگه دارید تا لحظه تهیه سوپ.

  • برای برنج:

طبخ در آب جوش در حال حاضر در کوتوله برنج بلوار برگزاری دندان; اضافه کردن نمک از نیمی از پخت و پز عادی.

آماده سازی سوپ:

قرار دادن پوره سیب زمینی در محیط مایع و هم بزنید; در نهایت تمام سبزیجات و برنج را اضافه کنید. البته همه سرد. فصل را با نمک و یک کمی شکر.

خدمت در جلد چرمی قرار دادن و در خدمت با فوق العاده روغن زیتون (فوق العاده Vergine زیتون).

 




اما نام علمی نام علمی انسان گیاهخوار یا گوشتخوار است? در حال حاضر من در دندان نگاه!

از این رو, اسب, Pecora, گاو ها گیاه خوار هستند, و تا کنون ما. ببر و شیر به جای گوشت خوار می باشد, و من می خواهم بگویم که ما نیز در اینجا.

مادر طبیعت برای اول و دوم به هر دو دندان و روده خوراک به ترتیب مناسب را فراهم کرده است.

که گفت: من شک وجود دارد: "ما L'انسان انسان انسان, که در آن انسان- این همه چیزی است که شما با ترکیب معنی, گیاهخوار یا گوشتخوار است?"

اوه خدای من چه افتضاحی, سینتیا متوقف و یا من دست به لخته خون!

من می گویند که تنها در این نقطه دندان guardagli است! – دندان بگویید?! اما به شما می گویند سینتیا, آمبولی من می دانم که شما واقعا حزب! – اما هیچ, و آن است که توسط شامل کارشناس ثابت.

من در حال حاضر دکتر. مارکو بارتولی, جراح متخصص در هومیوپاتی, استاد از طب سنتی چینی و آیورودا.

 

  • CIAO مارکو, من آن را ایده های روشن…

خوش سینتیا, خاصی است که شما! حالا من توضیح خواهیم داد ...

آناتومی مقایسه ای توضیح می دهد که دندان انسان ثروتمند در دندان مولر است, که شده است، از آسیاب مولا لاتین, و در خدمت به سخت کار کردن و خرد کردن ذرت, غلات و سبزیجات مختلف, چگونه گاو و یا گوسفند, گیاهخواران به شدت.

L'آمو, Pecora, اسب یا گاو بسیار شبیه به دندان و همچنین برای نوع روده بسیار طولانی است, های باریک و پیچ در پیچ. همه چیز به یک نوع از مواد غذایی گیاه خواران مناسب. بر خلاف مورد ببر یا شیر. گوشتخواران بودن ساختار های مختلف دندان, مناسب است به پاره شکار (پس از آن تغذیه گوشتخوار) با دندان نیش تیز طولانی. روده آنها نیز متفاوت است و متناسب با نوع قدرت پروتئین های انبوه حیوانات.

به طور خلاصه, اگر بیش از حد از مواد غذایی از نوع حیوانی را معرفی می کنیم (گوشت یا ماهی است که) تولید سموم خطرناک, که در علت بیماری دراز مدت. اگر با جوامع گیاهی بین المللی اصلی شما شما را با مقدار زیادی از مطالعات علمی است که این اثبات ارائه. نه به ذکر است اثر بر pH در بدن ما با غذاهای از نوع حیوانی تمایل دارد به طور اجتنابناپذیری به اسیدیته, بالا بردن سرعت روند پیری بافت.

 

من می خواستم برای آوردن این اقدام توسط مارکو صرفا به دلیل آن ساخته شده من فکر می کنم. آیا un'integralista نمی, اگر چه من دوست دارم رژیم غذایی گیاه خواران. که گفت:, واقعا نکته مهم برای سازمان ما این است که کاهش مصرف گوشت. بیا بن س سی, به جز است که حکومت نمی…




چت با ... بیونیک مامان!

شما خواهد گفت, mamma bionica, ma in che senso ?! Nel senso che Laura Pantaleo Lucchetti è una mamma specialissima con ben sei figli! اما نه تنها, oltre che mamma lei è una cara amica e collega, چرا که هر دو کار با کلم پیچ, rivista enogastronomica on-line.

برخی می دانید, بسیاری دیگر هیچ. تصمیم گرفتم آن را در حال حاضر: در اینجا آن است, da “یک مادر و هفت دریاچه", il suo blog personale.

  • سلام لورا, من به یاد داشته باشید اولین بار من شما را ملاقات ... در ابتدا، با خواندن نوشته های خود را, سپس, شخص, درهم و برهم جشنواره غذا ها Officina 2013. یک داستان ساده, شیرین و ریگ دار. از سوی دیگر آن را نمی تواند در غیر این صورت با چنین خانواده بزرگ شود, una vera e propria “impresa familiare.” 😉 Io sono figlia unica con un figlio unico, اما من یک حس عمیق از خانواده. من سال ها با یک مرد با هفت برادر ازدواج کرده بود, پس از آن یک ایده مبهم من انجام داده اند. برخی از, مدیریت آن کاملا دیگر.

        لورا, امروز به چه معنی است به شش فرزند? آه قبل از پاسخ ...

عزیز من, اول از همه شما تشکر می کنم برای این کلمات زیبا و برای داشتن این صفحه اختصاص داده شده. من نفس عمیقی کشید و من حتی نشست (بی سابقه!). سپس, رفتن گام به گام. پدر و مادر بودن بسیاری از کودکان است هرگز آسان تر, من فکر می کنم. تنها که برخی از وجود دارد تمایز که باید انجام شود.

هنگامی که تمام مادران به خصوص به خوبی خاموش, آیا آنها یک پسر تنها که آیا آنها ده بود, آنها یا در داخل یا خارج از خانه کار می کرد. که بافنده بود, کسانی که Opificio رفت, کسانی که در زمینه ... تاریخ است, و اگر یک خوبی مستند (برای مثال کارلو ماریا کیپولا, پیامبر (ص) شخصی من تاریخ اقتصادی) آن را به یک دلیل آن این است. و در حال حاضر که مدل غالب از خانواده است که اتمی, چون شما زندگی می کنند دور از منبع. یک بار, در عوض, پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادر در مزرعه زندگی می کردند, در همان منطقه, همان کشور, و همیشه عمه یا یک مادر به مراقبت از کودکان و میز شام در حالی که جوان وجود دارد – زنان و مردان – آنها به کار می رفت. زن خانه دار, زبانی (نگاهی هر فرهنگ لغت ریشه شناختی و شما آن را می دانم), متولد شده با اوایل قرن بیستم, با حرکت از زادگاه خود, و آن را تا یک موفقیت چشمگیر با بازسازی و, consentimelo, تجملات که این باعث شده است. مدل اتمی است در طول سال با مشکلات همراه تقویت: خانواده جدید یک نیاز مبرمی به ایجاد، از ابتدا حمایت سازمانی است که قبلا بخشی جدایی ناپذیر از جامعه بود و هرگز سؤال قرار گرفته است. لو دان, پس, متوقف کردن کار نیاز به مقابله با تمامی ذریت روز خانه و. و آنها شروع به تبدیل شدن به بردگان از تمیز کردن خانه, مد رسانه ها و کودکان ...

ما را به یک جهش نسلی. امروز در سطح سازمانی که ما را? حقیقت این است که ما بسیاری از کودکان ندارد, و این تنها و منحصرا با دلایل اقتصادی وابسته است. آن را بر روی عوامل سازمانی که اغلب فراتر از توانایی یک زن بستگی دارد: و یا زن و شوهر به سازماندهی و یا من آن را سخت را ببینید, و در هر صورت بدون کمک از خارج آن را دشوار است به ویژه این است که تعادل همه چیز. باز هم, این فقط در مورد پول نیست. آن, آنچه من consenti, کلیشه خانه کامل به ضرر تعداد فرزندان. آن را می سازد یک نقطه از افتخار همه چیز در داروخانه به. من متاسفم، اما من وجود ندارد. شما نمی توانید انتظار که خانه های کاربردی به نیازهای یک خانواده با کودکان مناسب است. به همین دلیل من این "داستان" از مصنوعی ایجاد: باید, در یک خانواده مدرن, دستگاه های بسیاری در دست برای نیازهای مختلف خانواده. اگر از خانه است کمال درخشان نیست, اگر کودکان چند مشخصات بر روی پیراهن, SE من شلوار جین لی stiriamo addosso, که واقعا اهمیت? فقط مادر در قانون و یا دوست پر افاده. چه کسی شما را واقعا می خواهید به خوبی عبور بالا حتی گرفتاری.

Per concludere, امروز, شاید, سخت تر است برای انجام یک خانواده بزرگ به دلیل ادعاهای خارج بیش از حد بسیاری, اغراق آمیز. زندگی گیج کننده و دنیوی, حالت رسانه ای شما را از سرعت تکان دهنده نیاز. شما همچنین ممکن است این کار را با بسیاری از کودکان, همچنین به کار در خارج از خانه (و یا در, من به عنوان من ارسال برای انجام زندگی), اما تا زمانی که شما در مورد شما تحمل نظرات دیگران, اغلب سرزده, تقریبا همیشه برعکس. با شروع از خانواده. آیا شما فکر می کنم که ما در تعطیلات به مدت هفت سال نه, ما به خوبی به طوری که در سبز ما غوطه ور و به دریاچه که شما می توانید ... و به ما می گوید اگر ما به عنوان از دست رفته بودند فرزندان ما خوب اولیه. این همه یک موضوع از دیدگاه.

  • در حال حاضر من چشمانم را می بندم و تصور می کنم به همه در کنار هم شما را در جدول به خوردن. من باید یک چشم انداز شاد, و من فقط می توانم لبخند ... اما نمی بینیم چه شما آماده کرده ایم. من توصیف? 

برای ناهار - بابا از شب آمد و جدول کامل بود! - شد کوفته نان و پنیر ریکوتا به دست آمده از فرستادن اسکرپ آشپزخانه وجود دارد. من اغلب ساخت ناهار و شام از باقی مانده, حداقل دو تا سه بار در هفته. و سرگرم کننده, سالم, اقتصادی. همچنین من شامل تخیل کودکان, هر دو در تهیه و در طول غذا. فلسفه آشپزی من می تواند نسبتا به عنوان یک مدح از کوفته و میت لوف توصیف! کوفته سرگرم کننده می باشد, آنها کوچک هستند, گرد, تقریبا کامل. چشمان کودکان نهایی هستند; بلکه به کسانی که از بزرگ. چه آن را به یک کوفته? عملا هیچ چیز, شبه. او فکر می کند من سی به دسته ای آماده و آن نادر است که آنها پیش رو حرکت ...

  • ما دو بار با هم پیدا کرده ام برای افشای آن تفکر ما در ارتباط و ترویج غذا و شراب شبکه. شخصا من بسیار عادت کرده اند, من سعی می کنم خودم را با سادگی گفت: آنچه که من فکر می کنم و به اعتقاد من. اما شما, حتی اگر شما را ترسو, من همیشه خوش تحت تاثیر قرار دادن برای افشای امنیتی افکار خود را. مطمئنا تجربه های رادیویی عمومی خود را بسیار کمک کرده است. من در مورد برخی خاطرات آن دوره به? 

Certamente. در یک قسمت "صفر", که آن را در مه 2008 بدون ارائه صادقانه تر, من "scritturarono" برای یکی دیگر از سه سال اجرا. من انجام شده بود نشان پخت و پز و بعد از آن نیز از کتاب های کودکان - عشق من! - همراه با همکار Ilariamaria. پخش در رادیو پادانیا پخش شد و در ادامه, اما من که به دلایل مختلف به سمت چپ - عمدتا به دلیل بارداری و تولد جان - در ماه جولای 2011. من دست من بر روی گوشی منجر, به عنوان یک نوع مدرن لیزا Biondi در. من بازخورد همیشه هیجان زده هستم به شنونده و تماس های تلفنی باز بود و البته من نمی تواند پیش بینی آنچه را که باید از من خواست. من بسیار لذت می برد اما من به خوبی آماده بوم که حقه بازی شرط بندی. یک تجربه است که قطعا به من کمک کرد به تعامل با مردم, اما من به طور طبیعی تمایل به اجتماعی هستم ... بچه ها که با من, من می دانم که تقریبا تمام مادران محله!

  • خوب, چه زمانی آنها انجام می شود? ما تقریبا انجام میان وعده, اما ... یک میان وعده ادبی, 😉 magari nel parco, و با بسیاری از کودکان! با چه یک شوخی, ma neanche tanto, من تو را دیدم میان وعده من هنوز هم می توانید!  چند روز پیش من عاشق شنیدن آن شما را به من صحبت از تنقلات آموزشی زیبا خود را, که در طی آن, علاوه بر داستان خواندن و داستان پری, آماده سازی کودکان تنقلات با مواد ساده. اگر آن را به من بود تا, من آموزش و پرورش مواد غذایی به عنوان یک موضوع مدرسه اجباری قرار…

آن بزرگ خواهد بود! سپس, آن را در یک بسیار خود به خودی به دنیا آمد. شوهر من برای زمان در حالی که است در پاسخ همه مقدسین جمعه یا تقریبا, تمام روز. سپس, به خصوص اکنون که روزهای آفتابی وجود دارد (آمده هیچ: در این زمان آن است نقطه!), من خودم نیاز به سازماندهی خروجی گروه (!) تنها. مادر من به اندازه کافی نزدیک زندگی می کند اما مراقبت برادرزاده من, و من مادر در قانون در بیست کیلومتر زندگی می کند دور. بنابراین من باید به سازماندهی خود را با منابع منحصر به فرد من. شش کودک به پارک شما از همه طرف فرار: به طوری که یک جمعه که من کمی خسته بود من یک کتاب آورده, کیک شکلاتی تازه از تنور, آب طبیعی و فنجان های پلاستیکی, من زیر یک درخت در یک محل خنک با مادر همکلاسی کارولینای نشستم و شروع کردم به خواندن یک داستان توسط جیانی Rodari, که از احزاب بود. به طور خلاصه من با عجله کمی از کودکان کنجکاو, و در پشت این پیشنهاد را از یک تکه از کیک نشسته بودند و به داستان گوش. این قطعه که من به خصوص مشتاق بود, L '”مربای آپولونیا” توسط “افسانه های تلفن”.

او از یک بانوی Valcuvia صحبت می کند (بالا وارز) که می داند که چگونه مربای با همه چیز, حتی شاه بلوط در اشکال مختلف و سنگ. از آن روز من تصمیم گرفتم که من با این خوراکی ادبی ادامه, حمل با من یک تکه از ادبیات محلی کودکان. فردا سوم از این تنقلات ارائه خواهد شد. هدف دو برابر است: بدون تعصب به برگزاری به مدت نیم ساعت کودکان, که باعث می شود تازه کردن مادران کمی, و آن را یک فرصت برای معاشرت فراهم می کند; این اتفاق می افتد که کودکان احساس صفحات ادبی کمی خارج از جعبه - مانند "ماجراهای پیتر" توسط پیرو کیارا - و پس از آن, به آرامی, در مورد ما, آن را جذب توجه رسانه. از آنجا که پارک که در آن من تنقلات, مولینا پارک وارز, فقط Malten, فراموش توسط دولت محلی.

بازی ضرب و شتم هستند. پسر بزرگ حمله به مربع از توپ با بچه های کوچک با وجود این ممنوعیت در حال بازی فوتبال. برآمدگی بدون محافظت (سال گذشته در مورد به سقوط پسر یکی از دوستان من بود) delimits خط اختصاص داده شده به دوچرخه و اسکیت بورد. از آنجا که محله من و نه فروتن و غیر متمرکز است, این است که توسط همه فراموش شده. با این حال، پارک تنها جنگل است که بسیاری از کودکان می توانند برای تمام تابستان را به استطاعت است. در بسیاری از مواقع ما به شهر هدف قرار پرسید, اما چند سال پیش بود ترمیم وجود دارد و در خط با انتظارات بود. بنابراین این تنقلات ادبی آنها می خواهند برای جلب توجه به یک مشکل اجتماعی و ساختاری است که فوری به دوباره تعریف.  




"# SocialGusto : تحول ارتباطات, و ... معدن "

“Le civiltà maggiori furono dettate da popoli che ebbero le cure più grandi nell’arte e nella scienza dell’alimento… “ da “La Cucina Italiana” N. 1 – ANNO I – 15 دسامبر 1929

Come dice il mio caro amico Giorgio Ferrari: "ایتالیایی ها مجموع تجربه در تاریخچه. اگر شما از دست دادن شما به بازگشت به که صدای مردم عادی اشتباه گرفته است نه. آشپزخانه ضعیف می شود که ثروت, کشاورزان شراب که DOC می شود."

یک نقل قول که من به طور کامل به اشتراک بگذارید, علاقه تاریخ بودن متقاعد شده است که, برای حرکت به جلو یک گام به عقب انجام شود. بازیابی صحبت از سنت, فقرا اما غنی در تاریخ, من در مورد سادگی صحبت ...

این زمان دشوار برای بسیاری از, چرخ دنده های اقتصاد ما در حال یک رکود عمومی. ما باید متحد شویم, اما بالاتر از همه ما باید متحد شویم. ما باید مردم به این باور, مردم با اشتیاق واقعی برای قلمرو, برای تاریخ آن و مردم آن. Utopia, هیچ, تنها عشق واقعی برای کشور من.

اگر هر کس یک قدم رو به جلو بود, a modo suo, چگونه می تواند, من مطمئن هستم که ما را تا پایان به دیدار تو. من یک عاشقانه در وسیعترین مفهوم هستم, و راه اندازی فریاد من, #TamTamxlaTerra من, برای کسانی که مثل من باور, که در آینده ما زیر پا ...

ببخشید فوران من, اما من نمی توانم در غیر این صورت. هر زمان که من شانس, a modo mio, خوش, با کلاه زرق و برق دار من, با لبخند من, با جریان من از کلمات, من ایمان من برای زمین.

آن را با یک فرصت برای ارائه شد مزه اجتماعی, این رویداد با هماهنگی ملایم سیلویا گیوانی, در با شکوه برگزار شد وارز Estensi باغ.

از ویژگی های بارز کیفیت غذاهای ایتالیایی به مردم نزدیک تر, اما نه تنها. فضای این سایت متعلق ارائه فرهنگی خبرنگاران و وبلاگ نویسان را قادر ساخته است, افشای تجارب خود و افکار خود را, در تکامل ارتباطات از نظر غذا و شراب.

من تا به حال لذت بردن از بودن در جدول با:

  • آنا Prandoni, مدیر ایتالیایی آشپزخانه, بزرگترین مجله پخت و پز در ایتالیا متولد شده در 1929
  • Laura Pantaleo Lucchetti, وبلاگ نویسان مواد غذایی مثل من که با کلم سبز کار می کند, هفتگی مواد غذایی آنلاین&شراب
  • گلگون نبرد, روزنامه نگار با تجربه از رسانه های اجتماعی و "وبلاگ نویس غیر غذایی"
  • سانتا راش شرکت بین المللی ریویرا, زن خانه دار 2.0
  • به Eugenio Peralta از, خالق foodblogger از وبلاگ مرد ملخ را
  • Jenny Maggioni, وبلاگ نویس

مردم ساده است که من برای لذت بردن از رو, رانده شده توسط یک شور و شوق برای مواد غذایی و برای بهبود سنت, اما با یک چشم دقیق به شبکه و پتانسیل بزرگ خود را برای ارتقاء از قلمرو و محصولات آن.

در سخنرانی من گفت که چگونه, حدود سه سال پیش, من شروع به ماجراجویی من است که من در حال حاضر به معنای واقعی کلمه قریب به اتفاق, اما من واقعا دوست دارم. من در یک راز است که زندگی من است به طور ناگهانی شده را تغییر دهید. پس از یک سردرگمی اولیه من مطرح سرمایه گذاری مجدد در احساسات در تمام دوران, la terra, l’agricoltura, شراب, و تاریخ مردم.  به عنوان یک دختر جوان در باغ های انگور در حومه ترویزو بزرگ شده ... زمین برگ علامت آن, در زمان, e nelle anime.

آنها یک گروه در فیس بوک ایجاد شده, لو Vigne پشتیبانی. من لینک های مربوط به سنت های به اشتراک گذاشته شده, گویش, غذا, و شراب. کسی متوجه این زن پر سر و صدا. یک روز من پیشنهاد من یک مصاحبه با یک شراب از سالینی به عنوان خوانده شده. بسیار احساساتی بسیار است که من به آنجا رفتم به دیدار تو شد. وقتی مطلع شدم که او به معنای به برچسب در پشت بطری را از شراب بود, من می خواستم داستان تاکستان به.

پس از آن را به او چاپ من در زمان, چون من می خواستم که ممکن است همراه با فروش شراب خود را. آیا کسی به عنوان خوانده شده, و او از من خواست تا ارسال. داستان من در حال حاضر در اینجا ادامه در وبلاگ و کلم, اگر چه من یک رویا, quello di vivere in campagna e lavorare nell’agricoltura. Tra me e me dico spesso: “سینتیا, piedi per terra, e ricordati perché hai iniziato.Sto imparando e continuerò a farlo, perché in fondo non si finisce mai…

Tra le mie tanti passioni c’è anche quella della comunicazione digitale. Twitto, عکاس, lancio sui social… una vera peste! 😉 Metto in rete tutto quello in cui credo e che mi piace, per condividere i miei momenti di felicità, convinta dell’importanza della comunicazione enogastronomica e del territorio attraverso il web.

Di una cosa però sono fermamente convintai social che abbiamo l’opportunità di utilizzare devono unire, e non sostituire la conoscenza diretta, esperienza indispensabile per conoscere le realtà, e i loro prodotti. آیا در پنجره متوقف نمی ...




Interlaken: یک ترا ترا laghi, کوه, ذوق و ... موسیقی !

من نمی تواند کمک کند اما نوشتن آنچه که من زندگی می کنند, حداقل وقتی که من بسیار هیجان زده هستم. من دوست دارم به گرفتن عکس با واژه ها، خاطرات, به آنها بررسی و به بطور منظم احساس, اما بالاتر از همه به از دست دادن نیست…

اگر شما فکر می کنم که تنها چند روز پیش من در بود سوئیس دارای چشم در چشم از مناظر با شکوه, پس از آن که باعث دلتنگی… Noto اغلب تعجب است که مردم با شور و شوق پایان ناپذیر من برای زیبایی است که طبیعت را ارائه کرده است شگفت زده. من می خواهم بگویم: “حتی اگر برای اولین بار برخی از مناظر شما را ببینید !”. حقیقت این است که طبیعت به عنوان همه چیز خوب را خسته نمی, tutt’altro, بازسازی بدن, ذهن و روح و روان…

آنها روز هیجان انگیز بود ! عظمت کوه, از نظر جریان و صلح از دریاچه ساخته شده اند که چشم من به طور مداوم برق زد. من عکس همه جا, تقریبا در یک تلاش بیهوده برای متوقف کردن زمان, این لحظه را از دست ندهید, به اشتراک گذاشتن, برای انتقال شادی من…

احاطه شده توسط موسیقی از شخصیت جشنواره سبز 2013, L'musicale evento سنگ فلز سه روز طول می کشد که قرار است هر سال در Interlaken, من اغلب نگاه من به درختان تبدیل, که, به عنوان sentinels, sono garanti del nostro futuro.

من METALHEAD به عنوان کسی که به من دعوت کرد تا به این ماجرا ندارد, با این حال برخی از گروههای موسیقی که نزدیک تر به سلیقه من قدردانی.

در هر صورت, من همیشه در سمت روشن در تمام تجربه من نگاه, چه مایل forma, که من و من آگاه تر غنی.

این همه آغاز شده تا, با “که بازی شاخ از رشته کوه های آلپ”, ابزار ملی سوئیس.

موسیقی از صدا در هماهنگی با طبیعت, مناسب برای گوش دادن به با یک چشم بین کوه: L 'Eiger, il راهب E LA برج سنبله.

Interlaken, وشهر کوچک سدیم در سرزمین سوئیس بین تقسیم لاگو دی Thun خدمت و دریاچه Brienz, یکی از بیست و هشت “مروارید از رشته کوه های آلپ”. این استراحتگاه, واقع در شش کشور, به نفع گردشگری پایدار به یکدیگر با استفاده از آسیب زیست محیطی است که می تواند جلوگیری از متصل, برای جنبش, dell'auto استفاده.

البته ... راه رفتن راه رفتن, گرسنگی نزدیک است! 😉

از لحاظ طعم، من یک غذای سنتی است که من به طعم و مزه کردم لذت می برد, gli بازدید کنندگانpatzli با خامه و سبزیجات

این کوفته, که در آن مدت از گویش سوابی، که به معنی سرچشمه گنجشک, از مخلوط گندم به دست آمده, تخم مرغ و آب. گاهی اوقات, در جایگزینی دوم, با استفاده از آبجو.

Spatzli با خامه و سبزیجات

Spatzli با خامه و سبزیجات

Ma ora bando alle ciance e… via con la musica! 🙂

بسیاری از گروه حاضر, سه روز از راک و متال بین دو مرحله. باز هم, من نمی METALHEAD, البته، با تمام احترام به کسانی که, e che ne ha la competenza.

در زیر, با توجه به دانش محدود من از ژانر, من فقط نقل قول آنچه که من قدردانی, و که در قسمت قبل می دانستند.

در وسوسه

و من PRIMIS در وسوسه, گروه متال گوتیک هلندی در تاسیس 1996 خواننده شارون دن عادل, و گیتاریست رابرت Westerholt.

مونو وارز. 

واقعا تعجب آور بود که گوش دادن مونو وارز. یک گروه از سنگ گوتیک هامبورگ. من تا به حال فرصت خوبی است و لذت بخش را به خوش آمد می گوید درامر زیبا و با استعداد, کاتیا میا.

Nightwish

همیشه بزرگ Nightwish, یک گروه از سنگ گوتیک در فنلاند در دنیا 1996.

نام ترجمه شده به معنی آنها “میل از شب”, شاید برای کسانی که جو, به من می گویند, و تا آنجا که به من مربوط, با گوش دادن به من با ذهن سفر…




گائتانو Besana, توسط کشاورز عکاس در واحه سبز Brianza

چه چیزی ما را برای رسیدن به زمین نزدیک?

ما را اجرا کنید و بدون اینکه متوجه که نیاز اساسی این است که برای کشف، هماهنگی و ارتباط با طبیعت ما در جستجوی مداوم از اهداف زندگی می کنند. واقعی تولید برق آزاد کردن انرژی حیاتی, و ما اجازه می دهد تا واقعا رشد و ببینید که ما در صلح و آرامش رشد.

"سفر واقعی کشف عبارت است از کاوش در سرزمین های جدید نیست, اما در داشتن چشم جدید”.  مارسل پروست

من ملاقات کرد گائتانو Besana زمان FA کم, در یک بعد از ظهر بهار.

آگاهی از سلیقه من در مورد محیط زیست برای مدت طولانی من از سفر به جایی که او تاسیس کرده بود پیشنهاد کرده بود. به محض ورود من، زل زل نگاه کردن در مناظر زیبا از تپه های Brianza از دست داده, نه چندان دور از خانه, اما به اندازه کافی دور به دلیل محیط زیست می شود.

گائتانو Besana, از عکاس مد در جهان از پنجره به دنیای زمین دهقان. چه او را وادار به توقف در تپه های Brianza? پاسخ ساده است, همین کار را برای بسیاری از. صلح که شما به جلو زمین با چرخه های طبیعی خود و با سکوت خود, تنها به زندگی واقعی پاسخ, آنچه ما سعی در مادیت, منبع شادی مجازی, مصرف سریع, و اقامت کوتاه در روح و حافظه.

گائتانو, پس از آن میراث یک قطعه زمین را از پدرش, به 1998 تصمیم می گیرد به خرید زمینی به روستای متروکه در نزدیکی پارک منطقه ای Montevecchia و Curone دره.

پس از سیزده سال اختصاص داده شده به روز شده در واحه ای از تنوع زیستی متولد شد, L 'واحه از گالبریت سفید Rovagnate, در استان لکو.

Un روستای کشاورزی پایدار وابسته به سیستم واحه WWF.  بیست هکتار از جنگل ها و تپه ها تراسهای جایی که آنها رشد سبزیجات و مقدار زیادی از میوه های بومی.

یک صد و بیست و گونه های سیب, شصت و گلابی, سی انجیر, باد از آلو, شصت و گوجه فرنگی, که در حال پردازش و تبدیل به مربا و حفظ به طور مستقیم در مجتمع کشاورزی.

پس از اتمام این میخانه سبز و کاروانسرا در پخت و پز طبیعی, و علاوه بر این یک خانه با یازده اتاق تم ها از طعم روستایی. هر تزئین در یک راه منحصر به فرد, بعضی ها با مبلمان قدیمی خانواده, و اشیاء دیگر از کشورهای مختلف در سراسر جهان که گائتانو بازدید.

یکی به طور خاص به من زده, که از یونجه, آسان به درک چرا, فقط لازم است در تصاویر نگاه کنید ...

اجرای پروژه های بهبودواحه از تنوع زیستی گالبریت سفید در به رسمیت شناخته شد BIT – گردشگری بین المللی تبادل il 15 فوریه در میلان; که از محدوده ی اولین نسخه از GIST جوایز سبز سفر PREMIO برای برتری از گردشگری پایدار و مسئول

Il ایتالیایی گروه مطبوعات گردشگری, زیر دستورالعمل از منشور اروپایی در گردشگری پایدار و مسئول, تا به تلاش های انجام شده در این جهت برای مزارع رده پاداش.

همانطور که من به داستان زندگی این Gaetano گوش من با خوشحالی صلح از محل لذت می برد, اما نه تنها. علاوه بر مزه ÈÑ یک میوه های آلی, من طعم Spirea مشروب از تولید آن.

برای کسانی که نمی دانم, Spirea گل از خواص ضد التهابی در طب گیاهی برای درد مفاصل و آنفلوآنزا استفاده می شود.

"واحه از تنوع زیستی گالبریت سفید, سبک زندگی در هماهنگی با طبیعت است که مردم منجر به کشف ریشه های خود را,  چون زمین طول می کشد مراقبت از مردی که طول می کشد مراقبت از زمین " گائتانو Besana

گائتانو Besana

Seguici

Vuoi avere tutti i post via mail?.

Aggiungi la tua mail: