1

کشاورز و کشاورز, شراب الکترونیکی anche Cantiniere, ایتالیایی بلکه کاتالان… لیو è مارکو Bernava

این Giacomo لئوپاردی, شاعر مورد علاقه من نوشت: “من معتقدم که حتی در آخرین لحظه از زندگی ما هر یک از ما می تواند سرنوشت یک نفر را تغییر هستم…” من باور راسخ دارم. برای این کار، تنها راه حل است که اجازه رفتن, و تجربه همه که شما می توانید زندگی می کنند ...

fraintendetemi نشده, من دیوانه واری انجام نمی, ma se mi trovo davanti ad un’opportunità la colgo al volo. یاد گرفتم چگونه برای انجام زندگی دو سال گذشته, و من به شما اطمینان دهم آن است که واقعا ارزش. Nello stesso modo, زمانی که او به دنبال یک فرد می دانم, است که برای منحصر به فرد خود را به من ارائه, من هیچوقت جلو و عقب. این سفر به روح, اغلب بسیار صمیمی و هیجان انگیز. در نتیجه غنی سازی دانش شخصی و تجربه است, است که به لحظه های واقعی از زندگی… بنابراین یک روز یکی از دوستان من در مورد مارکو Bernava گفت, شراب ایتالیایی در سرزمین اسپانیا.

من برای اولین بار او را ملاقات نمود در تلفن, e poi successivamente per mesi e mesi con uno scambio di mail. A volte con veri e propri disappunti, گاهی اوقات با موقعیت های گرفته شده توسط ... یک دوستی واقعی و خالصانه است که در طول زمان رشد کرده, و که باعث شد من به بیشتر و بیشتر به فرد است که من در حال یادگیری در مورد متصل, و به درک. ما به ملاقات ما در اولین فرصت از وعده داده بود. خوب چند هفته پیش, دوست همان که به من در تماس با او را, con una scusa mi spinse a recarmi all’esterno dello stabile in cui mi trovavo per una piccola cosa da risolvere. شما هیچ نظری ندارم که بیان من وقتی که من او را در درب دیدم. من بغل او را قوی, خوشحال و هیجان زده تا زمانی این اتفاق رخ نداد…

تاکستان Bernavi،

Vigneti Bernavi’

ششم presento مارکو Bernava, il mio caro Marco, un uomo di terra e di vino…

  • چارچوب, اولین بار که من به شما در تلفن من از شما خواسته صحبت کرد به من یک چای کمی بگویید. Le tue parole mi bastarono a capire. Immagina di tornare indietro nel tempo, بود 19 دسامبر 2011. "سلام مارکو Cinzia است, من به شما گفتم, به من بگو ...?"

"این یک سوال خوب! - من به خودم گفتم - چگونه می توانید خلاصه من همه نگرانی من در یک تماس تلفنی و بدون ظاهر شدن یک احمق?". و در حال حاضر خودم را با معضل همان من, اما عنوان بحث ما به خوبی خلاصه برخی از جنبه های اصلی من "بگوید". من 35 سن, من در میلان به دنیا آمد و در علوم و فناوری کشاورزی با یک پایان نامه در کشت انگور و تهیه شراب فارغ التحصیل. من هر دو شخصی و حرفه ای آب گیری ایتالیا طعم از شمال به جنوب، به بلوغ ایده از بزرگترین چالش و فوتی و فوری: “Dتولید شراب iventare!”.

اینجا من با افتخار ایتالیا, agronomo الکترونیکی شراب. اما به عنوان یک عاشق بزرگ از سیستم های طبیعی که در آن زندگی من, و من باور دارم که کشاورزی یکی از بخش های جدایی ناپذیر از dell'esserne جاده واقعی است, من تصمیم به رفتن گام بیشتر مطالعات من و حتی تبدیل کشاورز, viticulturist و شراب. من تصمیم گرفتم این کار را انجام بر روی زمین Catalana (اسپانیا), من در باغ های انگور و در انبار از خواص ما کار می کنند, رانده شده توسط اشتیاق به شراب, با شریک زندگی من روت (کاتالان واقعی), و برادر من به Gino.

  • از کجا شور و شوق خود را برای زمین و برای کشت انگور?

من عمیقا متقاعد شده است که هر انسان است نیاز به تماس با زمین و طبیعت هستم. آیا می دانید که چرا زمانی که یک فرد می رود به کوه و جنگل می بیند, و یا می بیند یک میدان کشت و سرسبز, درجه frutteto ادم سازمان ملل متحد, این احساس خیلی خوب است که خود به خود exclaims: "چه جای فوق العاده"? برای رنگ سبز است که به ما می دهد این احساس. نشان داده شده است که فقط از نظر پوشش گیاهی سبز, در اعماق فراوانی مغز آبا و اجدادی ما در ارتباط است: "پوشش گیاهی به معنای آب, به معنی حضور حیوانات, به معنای مواد غذایی". به همین دلیل هنگامی که ما از بتن و آسفالت پردازش, ما احساس خوبی.

"ما بخشی از طبیعت, اما ما آگاهی از دست داده اند".

با این مقدمه به دلیل علاقه ام به زمین پاسخ: “من احساس می کنم بخشی از من!” علاوه بر این به مطالعه سیستم های زیست محیطی, موجودات، گیاهان و حیوانات از نقطه نظر بیولوژیکی دید و پس از آن فن آوری و نرم افزار, شما اعطا لوکس برای درک بهتر جهان طبیعت و نقش انسان به عنوان بخشی از این جهان. پس از آن درک کنند که چگونه به استفاده از منابع طبیعی را به یک روش هوشمند برای ایجاد مواد غذایی شما نشان می دهد تقاطع از چرخه های زیستی و جوهر محیط زیست. همچنین, ریشه های خانواده ام به کشاورزی مرتبط, و من فکر می کنم آن را در ژن من است تا به این تمایل به از سر فصل های آغاز شده توسط پدربزرگ و مادربزرگ من بیدار.

عشق من برای کشت انگور است که به سرعت گفت. گیاهان از جنس Vitis یک جذابیت خاص, فیزیولوژی بسیار پیچیده ای است که باعث می شود محیط زیست از گیاهان با جالب و پر پتانسیل. اهلی کردن گیاهان تاک در طول قرن ها یکی از مهم ترین چمدان های سنتی و فرهنگی است که ما. نتایج که امروزه ما می توانیم شراب مزه لذت ببرید, به دست آمده از یک مدت طولانی و پر پیچ و خم. و البته این نیز بخشی از شراب با شیوه های طبیعی و پیچیده آن, دقیقا به خاطر طبیعی خود را.

تاکستان Bernavi،

Vigneti Bernavi’

  • یک فرد است که انتخاب های خود را در تحت تاثیر وجود دارد?

پدر و مادر من طراحی به کار در بخش خدمات در میلان; همیشه برای من و به Gino در حال حاضر کوچک قربانی, ما می تواند رنگ سبز لذت ببرید, ما می تواند در دریا و یا در دریاچه ها شنا, می تواند از شهرستان فرار, و ما می تواند پیوند با طبیعت را حفظ. آنها, و ریشه روستایی از پدربزرگ و مادربزرگ من, در من برای زمین زنده نگه داشته اند عشق, و قطعا تحت تاثیر انتخاب به ربودن سفر من در بخش اولیه.

مطالعات من در حال حاضر با نزدیک شدن به کشت انگور و oenology, una delle branche dell’agroalimentare più avanzate a livello di studi e di conoscenze acquisite. Effettivamente, کاربران درحال بازدید از در بسیاری از اتاق های بخش اصلی, یک چارچوب به من زده تا رعد و برق… AMORE ویستا هنرپیشه اول می گویند: "تاکستان!"و به مناسبت به طور دائمی علاقه به تعمیق دانش من در مورد تاکستان, یک مرد در یک کنفرانس بود: به Attilio Scienza. دیدگاه خود محلی شراب, و نقش سیستم مدیریت زراعی در شراب نیز از اصول بزرگ استخراج ماریو Fregoni, mi hanno catturato da subito. من تصدیق می کنم که زمینه را برای بسط "من"با شراب.

  • در مورد زندگی حرفه ای خود را در ایتالیا به من بگو?

پر پیچ و خم و به زودی بگویید. پس از فارغ التحصیلی، من تا به حال فرصت خوبی است برای کار با Di.Pro.Ve. della Facoltà di Agraria di Milano. Per il mio modo di essere, من فکر می کنم که شغل دانشگاهی است من به خصوص در مناسب نیست 25 سن. میل به لمس زندگی روزانه از آب مرا برانگیخت تا برای کار به عنوان یک کسب و کار کشاورزی. پس از برخی از تجارب در فریولی و توسکانی در لو Marche فرود آمد, و شروع به کار با آنتونیو ترنی در Fattoria لو تراس I. در اینجا من قادر به همکاری در ایجاد شراب بزرگ بود, با فنی بزرگ, با یک تیم بزرگ از مردم, و آنتونیو بزرگ. اشتیاق من نسبت به تجربه من در جنوب ایتالیا در زمینه کرکس رهبری, و سپس به برگامو بازگشت. اما در حال حاضر من تا به حال برای مقابله با هدف واقعی من, و در تشنگی من دیگر domabile برای ساخت پروژه های شخصی من.

  • چه شما را به تولید شراب در سرزمین اسپانیا?

روابط من با اسپانیا (بهتر با Calalunya گفت:) مورخ است 1996, سال وقتی که من ملاقات روت. این زمین دارای پتانسیل بسیار زیادی در نظر من, بسیاری از ناشناخته. برای یک جوان و بی قرار در آغاز مثل من, شد زمین "ممکن" برای شروع چنین پروژه مهم. L 'ایتالیا با توسعه بخش بیش از بیست سال گذشته زمین برای توسعه دهندگان کوچک دشوار شده است, به ویژه اگر آنها جوان و "ناشناخته" است, مگر اینکه فشار در مناطقی که ایجاد یک غریبه به دلایل دشوار است که بیشتر اجتماعی اقتصادی (و من صحبت در مورد واقعیت تجربه و شناخته شده به دلیل ریشه های من). La Spagna lascia qualche porta aperta all’insediamento in parte per fattibilità economica di determinati investimenti, و در بخشی به امور اداری و سیاسی می خواهد برای حفظ جوانان در مناطق روستایی (این اراده, دیکته شده توسط نیاز و قطعا نه با نوع دوستی و عدالت; اسپانیا روستایی است, و رای در مناطق روستایی یک وزن متفاوت از مناطق شهری).

بدون رفتن در سخنرانی های این استدلال که آن را شراب منحرف, من در پاسخ من خلاصه با یک بازی است که معلوم می شود عاشقانه و فقهی،: "در ایتالیا ما تشخیص "کشت انگور" (است که به جهان فرهنگی از شراب مرتبط) از "باغ های انگور" (کشت تاک); in lingua spagnola e catalana, تنها "کشت انگور وجود دارد". Ed io sono un tecnico che si ritrova in un posto senza “viticoltura”!

  • "من زندگی می کنند شراب." آیا خون و چابک به عنوان من. در شراب خود را احساس می کند شخصیت است که شما نشانه. وقتی که من اولین بار نوشید من به عنوان یک طرح در ذهن من به یاد داستان خود را در مورد مشکلات حال, مشکلات و احساسات را به تولید. در مورد شراب خود را به من بگو?

اگر شعار من است "در vivendo شراب", il lemma della مغازه خواربار یا مشروب فروشی BERNAVÍ است "تفسیر محلی". من فکر می کنم بخشی که شما می توانید یک توضیح که چرا به من بدهید!

“شراب بازتابی از کسی که آن را انجام می دهد, tecnicamente, sentimentalmente e filosoficamente. من سعی می کنم برای انتقال به بطری تفسیر من از پتانسیل های انگور ما, با انتخاب ارقام, با توجه به اینکه vintages

از آنجا که لحظه ای که تصمیم به کاشت مجدد ارقام من ساخته شده به تفسیری انتخاب. مدیریت زراعی شما به مدل هر سال در روند آب و هوا و اهداف به دست آورد. و کار در انبار باید با پاسخ منطبق است که هر سال هر یک از انواع به ما می دهد (بهتر و گاهی بدتر!), proprio per creare un vino originale, متغیر به عنوان یک محصول طبیعی است که. این دقیقا به طبیعی بودن شراب محصول که الهام بخش من برای من در هر تولید انضباطی خوش آمد می گوید نه, و که باعث می شود من خط تا به وضوح در برابر همه سر و صدا در سطح اروپا در قوانین برای احراز صلاحیت از شراب. BERNAVÍ شراب می خواهید به صداقت و ساده مثل من, آمده NOI!

سه نفر از ما به کار می کنند و برای این انبار خرس نام ما. به همین دلیل نام از شراب ما تا فوری.

سفید برداشت در شب را به استفاده از libeccio تازه, و ماه که در خاک های آهکی می درخشد: شب سفید. Un rosso, giovane frutto del lavoro di tre anime e del coupage (برش) از سه رقم مختلف به عنوان مکمل, با vinifications موقت برای هر یک از آنها: 3D3. در itinere بشکه ذخایر در حجم زیادی, che racconteranno le concentrazioni eccezionali di cui capace questo terroir…

"لیوان شراب به زمستان سرد و تابستان سوزان بگویید کار سخت در تاکستان, شرایط در هر دو فوق العاده و جذاب; باید پشت خمیده از پیچ بگویید تلاش برای درک نیازهای هر بوته, از هرس به برداشت…” Marco Bernava

 




“زندانی” لا Maison Anselmet

بازدید از باغ های انگور در وال D 'سالینی همیشه یک تجربه واقعی ... تکه تکه شدن توطئه, ارتفاعات مختلف, زمین تراسهای جذاب در نزد آنها در کار سخت شرابفروشان واله دائوستا منعکس.

همیشه پاسخ viticoltura eroica... قهرمانان از مردان خود را و زنان خود را که خرج کار زمین. هنگامی که ما سالینی پرداخت ما در شراب با چشم مراقب است. در مزه سپس, ما تمام عزم تصرف خواهد, تلاش و تعهد از کسانی که با شور و حرارت باعث می شود آب از وال D 'سالینی افتخار تخصص ایتالیایی.

باغ های انگور از خانه Anselmet a Villeneuve (AO), من شاهد هستم به این نمایشگاه. من تا به حال لذت بردن از بودن در سفر من رناتو Anselmet هدایت که در 1978 این خواست به تداوم سنت خانواده را به شراب, و نه فقط برای خود. چت نشستن در اتاق مزه به من گفت: "من با آغاز 70 بطری, در حال حاضر با جورجیو Anselmet, "رهبر" در حال حاضر از مزون,  ما به 70،000 کردم "

من به طور خاص داستان یک تاکستان در عرصه تولید برج DOC VDA "به دام افتاده" بین دو صخره های زده شد.  ویژگی آن این گردش حرارتی دو برابر شده است: "صبح درجه حرارت پایین در طول روز کفن تماس. هنگامی که پس از آن در شب درجه حرارت تمایل به رها کردن دوباره, گرما از سنگ در طول روز برگزار می شود کاهش این شرایط ". نتیجه این است زندانی, ما در حال تجربه یک شراب تولید شده در تولید آب میوه قدمت آن به روش اسناد و مدارک 1800.

شراب منحصر به فرد… منتشر خواهد شد…

“درخت مو است مانند یک پسر… اگر احساس, دوست است… اگر خود را, او شما را برمی گرداند به عشق رو به رشد خود را که به شما داد… دسته است تا بیان”

گابریل جیانی (شراب های Villeneuve)

 




شراب انگور ...: من به شما ارائه کریستینا غول پیکر

است زندگی وجود دارد آسان تر است ... اگر زندگی زندگی می کردند. ما زندگی می کنند و رشد در درد, تجربه, در شادی, در دانش. زندگی در سرزمین ... شراب انگور.

این یک صبح تابستان بود که او هنوز خواب آلود بود, به پچ پچ فکر با دوستان برای اولین بار از برنامه ریزی شده روز. ناگهان دوستان آشپز فابیو Mazzolini مایل به این: "شما نمی توانید بدون دانستن ترک کریستینا فریب از کارخانه شراب سازی لا Cantrina!"

من همیشه به مشاوره خوب گوش دادن, زندگی من در حال حاضر دهان به دهان از افرادی که می دانند و انجام من گام بعدی نشان می دهد. من قصد دارم, استماع, و داستان, و در پایان باید بگویم: "سینتیا شما نیاز به دانستن ..."این تقریبا یک مراسم کن, برخی از تماس "راه", من می گویم از آن است که فقط به زندگی, لحظه به لحظه… عمیقا, همانطور که برای من هرگز قبل بوده است. تنها که توسط باد به لرزه در آورد, گاهی اوقات خوب و گاهی بد ... اما باد هرگز متوقف نمی شود, شما را هل می دهد, بالا می برد و شما ...

I ترتیبات از طریق تلفن ساخته شده, کریستینا و من در صبح زود وارد. من همیشه هستم بسیار هیجان زده وقتی که من جاده ای که منجر به آگاهی از مکان های جدید و مردم به راه رفتن. آنها ماجراهای مورد علاقه من هستند, من می خواهم به آن زندگی می کنند به خودم به آنها لذت ببرید به طور کامل… با رسیدن به مقصد، من تو را دیدم کمی آشفته. کمی از سردرگمی وجود دارد با توجه به این واقعیت است که سگ کریستینا فقط با یک خرگوش نتیجه غم انگیز از قفس گیر کرده بود سهوا. واکنش فرزندان او بود که شما می توانید تصور کنید ... به محض این که وضعیت به حالت عادی بازگشت, ما راه را به بازدید. پس از نگاهی به تاکستان که به طور کلی در خود من تامل, به عنوان یک کارت کسب و کار بود, به انبار رفت, و شروع به آنها بگویید ...

cantrina-3

کریستینا نیاز من برای کشف و یادگیری کنجکاو بود. من توضیح داد که در این “زندگی دوم من” دانش های بنیادی است, اول از همه ... هیچ چیز من را ارضا و من را ارضا تر. گوش دادن به داستان از افراد است مانند یک سفر را از طریق زمان و مکان ...

از زیر زمین، ما را به اتاق مزه کردن نقل مکان کرد, من آنها را از شراب خود را و راه خود را از زندگی گفت:. او شراب متولد نشده, خلاقیت خود را آورده بود آکادمی هنرهای زیبا در میلان. او شوهر اول بود داریو Dattoli به 1990 برای انجام این فعالیت. رستوران داریو از Brescia شناخته شده و هواخواه شراب انگیزه اولیه به این شرکت داد, تا یک روز صبح 1998 کریستینا تماس تلفنی گرفته شد. تصادف با یک وسیله مکانیکی زندگی شوهرش در تاکستان همان که او را عاشقانه دوست داشت به پایان رسید.

ما اغلب بیش از حد را برای مسلم… ما متوجه نمی شوند که فقط یک لحظه و همه چیز تغییر, گاهی اوقات برای خوب, گاهی اوقات بدتر ... آنها آزمون به که زندگی به ما ارائه می, برای ما به واکنش نشان می دهند و پس از آن دوباره. Cristina Inganni ce l’ha fatta, بیش از در 'زمانAzienda Agricola اطلاعات لا Cantrina به 1998, شش هکتار از باغ های انگور، اجرا می شود که با کمک اساسی دیگو Lavo, رشد متخصص. Cantrina, نام روستایی کوچک از Valtènesi, در شهرداری Bedizzole (BS), مناطق داخلی کشور از دریاچه گاردا.

آموزش هنری او تا به یک فعالیت خلاق هر دو در تاکستان و در فعالیت های کارخانه شراب سازی داده. او دوست دارد به آن تماس بگیرید تا: "ورزش رایگان از سبک رایگان ... چون من دوست دارم به خلاق, ورزش از آنجا که ورزش I شراب من تماس بگیرید, سبک چرا که هر کس خود را". آن را به تولید پنج رقم از شراب: خورشید داریو شراب دسر شیرین, در حافظه از همسر اول او, رینا Benaco Bresciano IGT سفید, Corteccio Benaco Bresciano IGT Pinot نوآر, سدرا Benaco Bresciano روسو IGT و Nepomuceno Benaco Bresciano IGT بوته. (IGT: IGT).

ما به پایان رسید تا صحبت کردن در مورد نگرانی های من در بیان “محلی”. این اصطلاح فرانسوی به معنی بسیار مورد بحث, بیان یک سرزمین است که در آن تعامل فیزیکی و بیولوژیکی, و عوامل انسانی, تعیین خصوصیت از یک محصول. من می خواهم که به ترک به بیان خود را به زبان فرانسه. ما ایتالیایی ما, “معمولی”, که ترکیبی هماهنگ از عناصر که انسان با عقل و دانش و مهارت شما اجازه می دهد به بیان بهتر.

خصوصیت از شراب: “بیان تجربه انسان را به درخت مو استفاده شود, به خاک و آب و هوا”

در یک مورد به او گفت: کریستینا: "سینتیا, شما نیاز به صحبت کردن آنجلو Peretti... " (سردبیر internetgourmet.it آنلاین). همان بعد از ظهر من نیم ساعت پشت تلفن با آنجلو صرف به خوبی. بسیار جامع بود, ma… c’era ancora un “اما” که پذیری خواندن تعریف terroir اساس تاریخ Veronelli:

"آیا ... این آهنگ را از زمین و روح شراب."

شراب برای اولین بار در سر من متولد, حتی قبل از آن در تاکستان, حتی قبل از آن در انبار… شما نیاز به یک ایده از دقیقا چگونه هنر شراب… کریستینا Inganni




آنزیم DiVini نقل مکان کرد ..., E فرمی!

و در جایی که شراب عشق نیست ... و یا هر فانی محبوب دیگر ... اوریپید (480-406 مانند. a.C.)

در واقع مدت شراب نشات گرفته از ورید فعل سانسکریت, هستم… و من شراب, من آن را دوست دارم! این شراب از آغاز زمان تحریک احساسات, شعر… با عطر و بوی آن intoxicates ذهن, لذت کام, و مفرح زندگی ...

اما از همان ابتدا ... چه شراب?

این شهد یک نوشیدنی الکلی به دست آمده در تخمیر است, (تحول شیمیایی از میوه از درخت مو, UVA L') که باعث به لطف مخمرها به طور طبیعی در حال حاضر در dell'acino پوست.

آنزیم DiVini ... همه چیز سرچشمه از وجود دارد ... جک کرواک, نویسنده و شاعر ایالات متحده او گفت:: "است عقل وجود دارد در شراب. " و چه کسی نیست!

هنوز هم شراب و شراب گازدار وجود دارد ... انتخاب بستگی به سلیقه ی ذهنی, گاهی اوقات شدت از لحظه ای که شما زندگی می کنند. شراب ما همراه در مراحل از زندگی ما, برای من من آن را دوست دارم و زندگی می کنند,  این است که ...

اما من برای شکستن طلسم شعر در این زمان به پرتاب هنوز یکی دیگر از سنگ در یک مدت که تنها می تواند ایستادن! یک اصطلاح است که من فرهنگ شراب خوب را ندارد, که کاهش ... یک مدت که مرا از یک نوشیدنی گازدار به یاد! اما ما می خواهیم به بازی! من فقط نمی! من فکر می کنم شما می دانید چه کلمه منظورم این است ... وقتی می شنوم کسی می گویند: "او می خواهد یک حباب?"چهره من را می سازد آن چهره!!  “حباب می گویند!?  اما این حباب, من شراب!!

من می خواهم در این نقطه می گویند به یک یادآوری بسیار کوتاه, من پیشنهاد می کنم که کارشناسان نمی شود جرم ... طراوات است برای ما مصرف کنندگان علاقه مندان, آن موثر بر بازار ...

شراب می تواند متوقف شود و یا نقل مکان.

– Il شراب هنوز هم به طور کلی دستخوش تنها تخمیر الکلی که با آن قند موجود در مخمر (مایع به دست آمده را با خرد کردن انگور), آنها به الکل اتیل، تبدیل. اما زمانی که یکی می خواهد به نرمی بیشتر, آن را با تخمیر malolactic ادامه (با این مرحله تبدیل خشن حاضر اسید مالیک در انگور, در اسید لاکتیک تند خو کمتر).

– من شراب گازدار در عوض, تحت یک تخمیر دوم, کربن تخمیر, که با آن مخمر دقیقا تبدیل قند به کربن دی اکسید و ظهور حضور حباب های کوچک. ترین ثروتمند هستند, خوب و مداوم, بیشتر کیفیت شراب است.

آب هلو را می توان با دو روش به دست آمده:

  • با روش کلاسیک O روش Champenoise, شراب است در بطری بعد از اینکه با تکمیل تخمیر نقشه کشی مشروب, مخلوطی از شراب با یک مقدار خوبی تعیین شده از نیشکر, مخمر, ها و مواد معدنی. با این روش شما شراب با کیفیت نقل مکان کرد که نیاز به یک دیگر از روش زیر توضیح داده شده زمان تخمیر به دست آمده. آب پیچیده تر, آب در سراسر غذا…
  • با روش Martinotti  (فدریکو Martinotti مخترع این روش قدمت است به 800) o Metodo Charmat (یوجین Charmat اختراع به ثبت رساند Martinotti),  در عوض تخمیر دوم چند ماه طول می کشد, و آن را می گیرد در عروق بزرگ و یا اتوکلاو با علاوه بر این از مخلوط مشابه از مخمر. این شراب ها تازه, ساده و معطر…

بازگشت به کسی حباب بدنام خواهد گفت: "در اینجا حمله استراحت است!"رفتس, من به سادگی می گویند چه من فکر می کنم, همیشه آماده به تغییر ذهن خود در صورت پیشنهاد بهتر از من است ... و من تنها نیست. من نقل قول برخی از نظرات اخیر مرتبط با موضوع…

  • آلدو Cannoletta, پرشور و خدمه شراب چشنده منشاء Fisar: “سینتیا, آنها کاملا در هماهنگی با شما, این بیان ابراز نشده و منجر به سلب صلاحیت است. ساده سازی ساده و نامناسب دلیل حباب در حال حاضر در تمام نوشابه های گازدار.  ما در حال صحبت کردن در مورد یک محصول است که به عنوان شراب برای تبدیل شدن به حباب آغاز شد ...!!”
  • Marcello Malta, روزنامه نگار, مجری تلویزیون, سردبیر مجله, مقاله نویس ورزشی, مسئول آماده سازی دو مجله غذا و شراب, AIS خدمه شراب, قاضی شراب: “امروز با “حباب” آب mixi به مانند پروسکو, FRANCIACORTA و حتی درخشان یا کسانی که از pétillant سبک (صدای فش فش). حداقل در میان کسانی که کمی می دانم’ کمتر…  نه به ذکر است, سپس, از زمانی که “حباب” شما آنها را پاسخ “prosecchino” بدون توجه به منطقه, منشاء, انگور و کیفیت. یکی افتضاح! و در پایان, همانطور که ما به خوبی می دانیم, صدای مردم, بورسی بورسی دئی. بنابراین نسل از سردرگمی در جریان بوده است در حالی که برای.. من خواهد بود در مورد آن را حذف کنید…”
  • توماس Ponzanelli, مرد پرشور که دوست دارد به بگویید که چگونه زمین را حمل شراب در شیشه ای: “حباب مدت تحمل می در هنگام اشاره به شامپاین از شراب یا شامپاین در راه محبت ... متاسفانه در ایتالیا ما توانایی و یا حساسیت به ارزش تولیدات خاص ندارد و آنها را جوابگویی به قلمرو و روش مورد استفاده را. من فکر می کنم که خطا عبارت است از کلمه شراب گازدار است که وحشتناکی عمومی است. در فرانسه، آبمیوه های گاز دار است شراب گازدار تنها به عنوان یک آبمیوه های گاز دار شناسایی شده است, و به همین ترتیب با Cremant D'آلزاس یا Cremant د Bourgogne که در آن محصولات بزرگ وجود دارد اما آبمیوه های گاز دار نمی. منظورم این است که آنها باید با یک منطقه خاص مشخص شود.”

نتیجه گیری من, گفتن اینكه مناسب است كه نام شرابهای كیفیت به قلمرو پیوند یابد مناسب است, اما مهمتر از همه به تولید کننده. تعمیم فقط سردرگمی ایجاد می کند, و به کسانی که به خوبی و با تعهد کار می کنند پاداش نمی دهد ...

"دیوینی فرمانی ... حرکت کرد, و متوقف شود "

…حال و هوای شیرین دسته ها,
آب مرطوب که موجب رنجش همه عزاداران می شود, هنگامی که آنها با روحیه تاک پر می شوند, و فراموشی شر شر کوتیدیان را به خواب می آورد; و داروهای دیگر هیچ تلاشی نیست…

 اوریپید (480-406 مانند. a.C.)




شراب که من زنده هستم ... “لا Cascina I Carpini تپه Tortona”

شراب خیلی بیشتر از یک نوشیدنی, شراب تاریخ است, تصور می شود, یک فلسفه زندگی است. این تفکر من است, این راه من از تجربه شراب است.

من به دنبال در یک بطری شراب, یا بهتر یک بطری هنر شراب. من بر روی برچسب تمرکز: رنگ های گرم از پاییز, زمین, آتش, از عشق.

چاپ بر روی نشان ملی از خانواده است که تولید: مرد, Bandiera, تاج. زل زل نگاه کردن من ثابت است. من تمرکز من. خاطرات گذشته, افتخار, از شکوه و عظمت. حالا من چرخش بطری, و به عنوان خوانده شده:

“شراب طلایی درخشان در لیوان است که ما عشق inebbriò, در سیاه پوستان چشمان شما,  آتش سوزی در یک پاکسازی "A آتش. برتولوچی

باربرا Superiore با 2006 Tortona تپه V.Q.P.R.D. (شراب با کیفیت تولید شده در مناطق مشخص شده) از پل چارلز Ghislandi Cascina I Carpini.  حالا من باز کردن بطری و عطر رایگان. در حقیقت، ورسو, و من نکات مناسب, و من در خاطرات مست.

چند وقت پیش من بازدید 'مزرعه کارخانه شراب سازی Cascina I Carpini دوست عزیز از پائولو کارلو Ghislandi. واقع Pozzol Groppo از در استان آلساندریا, کمک های مالی و همچنین به عنوان یک تفرج لذت بخش در سکوت از تپه های Tortona,  مزه کردن شراب است که پل های تولید شده با ترکیب فن آوری و سنت.

هفت صفحات,  Bruma D'Autunno, اتش اکتبر,  و مستغلات Brezza, و نور کم رنگ از شبنم صبح در بولدر الکلی چای Martinotti, به جای نام از شراب, شراب که بیرون کشیدن طبیعت, شعر و هنر.

 




جرعه جرعه آب انگور… امروز ما در مورد محیط زیست صحبت! پروژه Ita.Ca. ® (ایتالیایی شراب ماشین حساب کربن)

در طول روز تعطیلات من در gardesana زمین های سرسبز به خودم گفتم: "سینتیا این روزها فقط استراحت دریاچه ..., قرائت و چت ".  از کسانی که نه تنها می تواند به بالا, مگر اینکه شما دخالت دوست عزیز من و دکتر انزو Primerano con l’anestesia… ma totale 😉

Va be’, حالا متوجه جوک های که شما را با داستان من شروع!

یک روز صبح چت با آدریانو Liloni در Moniga محلی خود "خرابکارانه از طعم", بیش از یک نام برنامه, اما شما را در درک آن را رفتن ;-),  پس از انجام یک بیت از فولکلور کلاسیک من قادر به خودم متوقف کند، من از او پرسیدم: "آدریانو, گوش دادن کمی "... اما یک محل از آنهایی که در سمت راست, با افراد مناسب ... و به خصوص "معمولی" بازدید, ما?"رفتس,  بسیاری از نام های پیشنهادی ... حس کنجکاوی من، با این حال، جامعی زمانی که او به زبان آورده به نام یک تولید کننده "succo D'UVA".  من به عنوان یک دختر کوچک در ترویزو به یاد داشته باشید که من در تاکستان به دنبال عموی من ادوارد, اغلب فکر: "عمو، بلکه به این دلیل که اگر انگور یک میوه را نمی توان به آب تبدیل?".  او به من پاسخ به شراب که از آن ساخته شد, و این موضوع بسته است.

اما از آنجا که, آنها می گویند, کنجکاوی موتور از دانش است, کلید های قرار داده شده و آماده ..., از طریق!!

La Cascina بلمونته è un’azienda agricola che fonda la sua attività vitivinicola su un approccio di rispetto dell’ecosistema e di conservazione del territorio. Sette ettari di vigneto a Muscoline in provincia di Brescia, I ساخته شده است در حالی که انتظار برای راهنمای من قدم زدن تفریحانه, انریکو دی مارتینو, دارنده و مهندسی کشاورزی.  هنری من گفت که چگونه در تاکستان خود را به هر نوع درمان علف کش مورد استفاده قرار گیرد, حشره کش, antibotritico ... پس از آن به یک اشاره pulito شراب,  به اندازه کافی برای شستن انگور قبل از vendemmiarla!

چشم انداز زیست محیطی در تاکستان مورد علاقه اتخاذ استراتژی های طبیعی است که به احترام از تنوع زیستی با هدف حفاظت از محیط زیست پیوند, یک موضوع است به من بسیار عزیز و من می خواستم به بررسی.

  • هنری, در این زمینه می خواهم در مورد Ita.Ca. پروژه صحبت ® (ایتالیایی شراب ماشین حساب کربن) طراحی شده برای اندازه گیری کربن. به چه اهدافی می prefiggi پیوستن?

پروژه Ita.Ca.® یک پروژه از اهمیت ملی با هدف نظارت و انتشار کاهش استمحصول گازهای گلخانه ای کسب و کار.

هدف از این کار اندازه گیری به اصطلاح رد پای کربن است, یعنی کمی از انتشار گازهای گلخانه ای در شراب برگزاری, با تشخیص به طور همزمان از مناطق بیشترین تاثیر را در کل فرآیند تولید, و مناطق به طور موثر از طریق اقدامات مشخص را هدف قرار داده و محدود, برای کاهش این آلاینده ها.

در یک زمان است که در آن, همچنین انتخاب های مصرف کنندگان به طور فزاینده گرا به حمایت از محصولات سازگار با محیط زیست و زنجیر, اهمیت بیشتر توانایی ارائه اطلاعات شفاف در خصوص شیوه ها و فرآیندها, نیز مصرف کننده با انتخاب خود می تواند شرکت ها و سرزمین های درگیر در جستجو برای پایداری محیط زیست ممکن است پاداش. در حال شراب سازان است تعهد باستان که در حال حاضر شامل مخالفت های شدید به فقر مناطق, امکان پذیر است تنها به بهره برداری از تمایلات طبیعی تشکر, و عملی تنها در حضور یک پایداری ضروری زیست محیطی و اقتصادی پروسه های تولید. حفظ و تقویت این منطقه هستند که نقطه شروع از کشت انگور دقیق, قادر به بهره برداری از اطلاعات, از پیش بینی و منابع در دسترس, و برای رسیدن به یک مفهوم کامل از پایداری نزدیک.

SETE دوران سکته قلبی ونوس, و پس از آن دیدم که من تا به حال به درایو ... و همه ما می دانیم که راننده باید مصرف نکنید… آب انگور کامل بود!  هنری, من توضیح داد که این نوشیدنی است که با تولید 100% میوه, قند بدون اضافه, بدون مواد نگهدارنده, بدون رنگ و بدون پاستوریزاسیون حرارتی.

  • انریکو که چگونه شما با ایده آمد را به یک آب انگور?

L’idea mi è scattata durante un viaggio in bicicletta in Inghilterra. Avevo una grande sete, و نوشیدن آب من لذت کردم تا شدید و غیر منتظره است که من بلافاصله از مواد خام من فکر می کردم: UVA L'. این دانه بود, ایده اولیه, چشمک زدن ایل! از آن لحظه آن را به عنوان اگر او تا جهان که من دیگر نمی تواند نادیده بگیرد باز کرده بود! ایجاد نوشیدنی انگور به بهترین شکل ممکن تبدیل به یک "ضرورت". آن’ مطابقت با تحقیق در این جهت ... را در شیشه ای تا تجربه خالص و اصیل که تنها میوه های تازه و طبیعی در دادن موفق.  مطالعه و کار سه سال آینده من پس از آن به "UVA D'" گرفته شده است.

  • چه تفاوتی بین شراب و آب انگور غیر الکلی است?

آن’ کاملا از تفسیر شراب انگور مختلف, نماینده اما به همان اندازه سخاوتمندانه و با رعایت احترام به کیفیت این میوه از UVA, نوشیدن یک ساده و انقلابی… میوه است فشرده و نه چیزی دیگر. و "چرا که ALCOHOL تخمیر انجام شود, و در نتیجه نیازی به عنوان انگور شراب غیر الکلی dealcoholized شود. و انگور آن را به عنوان فشار داده شده است, برای رسیدن به بلوغ کامل توسط طبیعت. درمان سرد تحت تاثیر قرار, تکیه گاه از فرایند تولید نوآورانه خود را, کاملا حفظ دست نخورده خواص میوه اصلی.

  • من قدردانی آب میوه های خود را با طعم. من می خواهم بگویم که چگونه شما در این ترکیب وارد?

بوته بوته و سنبل هندی، زنجبیل، رازیانه، شیرین بیان, در نتیجه تحقیقات بیشتر در مورد طعم و ارزش تغذیه ای ساخته شده با سرآشپز و Davide گاربین. ما با هم می خواست به دو محصولات ما در خلوص درخواست تجدید نظر متفاوت, ترکیب کیفیت و گیاهان گوارش محرک و ادویه جات ترشی جات استفاده می شود آنها را در اختیار قرار داده است, به کسانی که در حال حاضر در انگور موجود. آنها متولد شدند این دو طعم است که به یک شخصیت قوی از UVA, کارکنان, و این که برای مخاطبان بزرگسال به عنوان غذا و یا پس از صرف شام در نظر گرفته شده.

 




I miei تور Vinosi… سالینی. “لا Crotta دی Vegneron”

La بازی Crotta از Vegneron است یک تعاونی پرورش دهندگان واقع در روستای سالینی آگهی شامباو.

تأسیس شده در 1980 این تصور می شد و fondata دا ایو Burgaya بومی شامباو, متولد شده در 1925 و درگذشت در 2011. رئيس جمهور تعاونی شراب که با هم vignerons از دره برای سال های بسیاری به ارمغان آورد, شخصیت قوی و مشخص با توجه به کسانی که افتخار دانستن داشته اند.

تحقیقات او به تولید گرانبها منجر Moscato Passito دی شامباو تولید شده توسط بازی Crotta تعریف شده به عنوان شاهکار خود. کارشناس شراب و حافظه تاریخی کشت انگور از شامباو, این هم یک D.O.C هدف این است که. منطقه ای با تحت فرقه از منطقه و تنوع که نهادهای شناخته شده.

لا بازی Crotta گسترش سی هکتار از باغ های انگور در اطراف ده شهرداری. اعضای آن به طور فعال در حال اجرا درگیر. یکی از آنها هدایت من در طول سفر من, او به من گفت که محیط زیست خاص این منطقه را تعیین می بارش کم, در نتیجه حمله انگلی بسیار محدود, و با استفاده از حداقل درمان آفت کش. و این است که موضوع کم اهمیتی نیست ...

پس از سفر من, من نمی تواند کمک کند اما طعم شراب قرمز از شخصیت و ساختار ... من آن را دوست دارم! Un Fumin, انواع انگور باستانی دیررس واله دائوستا. خیلی خوب!

Fumin




و ... "Doria Montalto"!

 دوریا Montalto ... من نمی دانم, اما گفت من تقریبا می توانید داستان یک قلعه قرون وسطی از خانواده به ..., از چالش ها و دوئل!

و این باعث بهار ... این, زیرا شما باید که داستان عشق بسیار مطمئن شوید, و به ویژه من هر چه که زندگی کرده است به دوست دارم. هنگامی که در سرگردان من آثار باستانی دیدن من هستم مغناطیسی, و اگر کسی با من است به من گفتن احساس: "یک دقیقه صبر کنید من به نگاه ..." نه برای هیچ چیز در خانه من از کتاب های قدیمی را احاطه کرده, شمعدان, با حصیر پوشاندن نماز, بیل زدن, شمشیر و چاقو. اما وقتی که من وارد خانه های تاریخی است که در آن می شود واقعا جدی. این مثل من زندگی هستم آشناپنداری , مانند بازگشت به خانه ... من فقط می دانم که یک روز با وارد کردن دوریا دی Montalto جو من احاطه ...

شما باید بدانید که کارخانه شراب سازی دوریا این فعالیت خود را در سال 1800 آغاز شده است. پیتر دوریا, تلگرافچی در طول جنگ جهانی دوم و نابودی بخش Acqui در سفر جان سالم به در, یک بار تماس از اسارت او انگیزه های جدید به داد. آنها به دنبال شدند 1996, پسران برونو و آدریانو. سپس آنها کمر در دست آندریا و دیوید گذشت,  هدایت شده توسط مادر خود GIUSEPPINA Sassella دوریا.

من تصمیم گرفتم به یک قرار ملاقات برای یک دیدار. من دیر به طور معمول بود ... اما با وجود تلاش من من هرگز نمی تواند در زمان می شود! در طول percosro مناظر دستگیر خصوص توجه من, بسیار برای متوقف کردن و خارج را به طور کامل مزه زیبایی آن.

به عنوان لوئیجی Veronelli در مقاله ای در پیک گفت 2003: "این یک سرزمین است است که به آرامی کشف, و نه تنها برای حرفه oenological ... "

در ورودی من از عزیز دانیل Manini مواجه شد, کشاورز, من با آنها یک بعد از ظهر طیف را صرف صحبت کردن. فکر مرا سرگرم هنوز, چون ماریو مافی شراب به خوبی شناخته شده در Oltrepò پاوزه, من هشدار داده بود که دو نفر از ما می تواند یک مبارزه خوب ... این, مبارزه با کسانی که بیشتر صحبت کرد! خب من او را در پایان شب به نام, من به دست آورده بود!

شما باید بدانید که دانیل به زندگی حرفه ای پرواز در حمل و نقل هوایی آغاز شده بود. این مشکلی است که او را از نظر متوقف شد, و او را مجبور به زندگی خود سوال. پس از آن بود که او را به سمت دانشکده کشاورزی ویتربو نقل مکان کرد, که او را منجر به کوتاه آنها را برای شروع همکاری موفق خود را با خانواده دوریا. او از طرفداران بزرگ از بهبود از انواع انگور تاریخی و تکنیک های آب گیری برای جستجو در تاریخ و سنت از قلمرو است. علاوه بر این، آن را به عنوان شکل زیر تعریف, به قول کلمات خود او,  "پیچ زنجیره ای-انگور-شراب",  کارشناسی ارشد شراب. و این است که تفکر خود را که او را به تداوم به سنت ها Cantina دوریا. با او به حقیقت باربرا "تاریخی" بالا در بشکه بلوط ایتالیایی.  و آزمایش خود را به رهبری یک «پیت فرانسه" معروف علاقه مند, بنابراین به عنوان به سپردن به برخی از معلمان ارزیابی از نتایج که دریافت خواهد کرد.

من تپه من تماشا و آن را اغلب شراب برای نه شک از معلمان من جرعه ... تماشا می کنم هر بار که تپه پاویا لمس, آنها تاک شیرین من برگ افق. دره پو، نفوذی به عنوان یک دریا بسیار زیاد حاشیه در پروفایل های از دوران کودکی آشنا هستند. امواج به رنگ سبز هستند, و به تدریج بنفشه آبی آسمانی را تا زمانی که آنها دقیقا ادغام, با آسمان ...

جیووانی لوئیجی بررا, Gioânn, متولد در 8 سپتامبر 1919 و سان Zenone پو (PV)




ملاقات من با پروفسور. Manzoni, شراب از چهار راه معروف

این بود Cristina Garetto, protagonista di una delle mie storie, ad accennarmi di lui e dei suoi famosi incroci…

Dovetti ammettere di non conoscerlo, ma dai racconti che mi fece, m’incuriosì da subito.  Chiamatelo istinto, sensazioni, ma qualcosa mi attirava nella conoscenza di quell’uomo. Seppi che era stato seppellito nel cimitero della mia Lorenzaga, piccola frazione di Motta di Livenza, mia terra d’origine, mio unico legame col passato.

In quel cimitero c’è una parte della mia famiglia ormai scomparsa, lì ci sarò anch’io, così ho deciso. A volte passeggio al suo interno e guardo le foto sulle lapidi, guardo gli sguardi, e chissà mi dico… lì non temo nulla, li sono tra persone che ho conosciuto. Quel piccolo cimitero tra vigneti e pannocchie è sempre aperto.

"Questa è una serata strana, è l’una di notte, sono qui sul mio scrittoio, ma in realtà sono lì con la mente e sto passeggiando sulla ghiaia… Mi sento come teletrasportata, quasi divisa tra due entità. Mentre sto scrivendo lo sto guardando, sono lì davanti alla piccola cappella di famiglia…”

Nel pomeriggio in cui venni a conoscenza di lui, decisi di cercarlo. Volevo però avere quell’unico contatto possibile come d’abitudine faccio prima di scrivere sulle persone. Io sono cosi. Il contatto con la voce, con la pelle, con il luogo di appartenenza mi è fondamentale.

Andai alla ricerca per conto mio, ma nonostante avessi girato in lungo e in largo non lo trovai. Si era fatto tardi, e per il momento rinunciai. Dopo cena avevo promesso di andare a bere il caffè da Renzo e Anna, vicini di casa della zia in campagna e amici di sempre. Renzo mi conosce fin da bambina. Ricordo che ogni estate dopo i mesi passati dalle suore essere portata in campagna era il paradiso. Lui alla mattina passava a salutarmi e mi prendeva in giro. Per non parlare di cosa gli toccava ogni anno in occasione dei fuochi d’artificio della festa del paese. Ero letteralmente terrorizzata, ma lui regolarmente si offriva di distrarmi per evitare i miei singhiozzi. Il paradosso è che ora io li adoro, e appena posso vado a vederli dovunque.

E di nuovo che chiacchiero e mi perdo… dov’ero? آه سی! Dicevo che quella sera davanti a un caffè raccontai a Renzo della mia impresa fallita. Ad un tratto lui mi disse: "Vuoi che torniamo insieme?” Erano le ventuno passate. دوستان, certo non mi tirai indietro, in particolar modo perché l’indomani sarei dovuta ripartire. Era l’ultima occasione per cercarlo.

Ci avviammo in auto, entrammo con una pila, e lo cercammo fino a trovarlo. Il loculo era basso. M’inginocchiai guardandolo. Vidi uno sguardo fiero e orgoglioso che non mi stupì. Ero decisa a scrivere di lui, e cosi feci.

Preside della Scuola Enologica di Conegliano, divenne famoso ricercatore sperimentando nel corso degli anni ‘20 – ’30 incroci di vitigni nelle proprietà della Famiglia Collalto. Documentò i suoi studi con una settantina di pubblicazioni. A felice testimonianza dei suoi incroci abbiamo il vitigno più interessante, L 'عبور از Manzoni Fotocamera Luigi Manzoni6.0.13.

Il Prof. Luigi Manzoni utilizzò del polline di Pinot Bianco e fecondò i fiori di Riesling ottenendo così la combinazione. I numeri stavano a indicare il filare e la posizione della pianta.

La Scuola Enologica di Conegliano ha voluto recentemente riordinare il congruo materiale del Manzoni presente nel suo Reparto di Scienze. Pensate che sono riusciti ad assemblare da un suo geniale progetto una particolare fotocamera a banco ottico in legno, که, collegata ad un microscopio, veniva utilizzata per le microfotografie scientifiche. Queste fotografie ottenute dal Manzoni in laboratorio dopo giorni e giorni di meticolosi tentativi, sono considerate a tutt’oggi insuperate, e questo la dice lunga.

Nel leggere i suoi scritti scaturiva la personalità di un uomo caparbiamente determinato nel raggiungere i suoi obiettivi. Devo ammettere che in questo mi rispecchio molto in lui.

Grazie alla sua ricca documentazione ora posso dire di averlo conosciuto. بله, perché ci sono tanti modi di conoscere le persone. Sono sempre più convinta che scrivere le proprie idee, i propri progetti, e le proprie emozioni, ci dia in dono un pizzico d’immortalità.




تاریخ کریستینا ... یک زن از آینده با نگاه به گذشته

گفته شده است که در پشت هر مرد بزرگ, یک زن بزرگ است ... خوب, من قادر به اعلام شده است.

این همه یک بعد از ظهر در مناطق روستایی در آغاز من Lorenzaga موتا دی Livenza, بین خش خش cobs متزلزل توسط باد, این آهنگ را از هدهد, و همهمه شلوغ اریکا و Giulio, پسرعموهای من که در چمن آلیاژها شد. پس از یک نگاه به پنجره در تفکر از چنین زیبایی های ساده زندگی, من شروع به تماشای فیلم از برخی از تولیدکنندگان محلی.

ناگهان توجه من توسط یک زن که گفته شد مغناطیسی, Cristina Garetto. من با غریزه زندگی, من همیشه می گویم, این راهنمای من در زندگی است. دوستان, که روز غریزه من من جهت را نشان داد و من در حرکت. پس از یک جستجوی مختصر یافت اطلاعات تماس و توافق با او را برای یک جلسه. بعد از ظهر بعد من در Tezze دی Piave بود, در مقر اصلی این Cecchetto کارخانه شراب سازی.

طبق معمول من به نوبه خود در اطراف آنها در زمان. Mمن می خواهم به درک که در آن مردم زندگی می کنند و احساس جو, این است که چگونه به آنها را می دانیم کمی. پس از توقف خاطرات من با یک عکس, من به رهبری ورودی. کریستینا بود به من خوش آمدید, و لبخند ما ساخته شده ما بلافاصله.

Azienda Agricola اطلاعات Cecchetto

Azienda Agricola اطلاعات Cecchetto

در طول سفر من من نشست خوشحال گفت با جورجیو Cecchetto, شوهرش. قانون, از موسسه Magistrale فارغ التحصیل هرگز به سرنوشت خود در جهان شراب فکر کردم ... اما زندگی ما رزرو شگفتی خوب, فقط آنها را درک.

او به من در مورد شرکت و شراب آن گفت. با افتخار نیرو گرفته حمایت از انگور Raboso و سرزمین های آن, مغازه خواربار یا مشروب Cecchetto یکی از اعضای موسس از "اخوان از Raboso دل در Piave" است.

ناگهان او به من گفت که شراب انگور ناشی از 35 Lorenzaga هکتار از باغ های انگور در موتا دی Livenza.  من می توانم چشم که شگفت زده کمک کند, و توضیح داد که من فقط از آنها آمده بود.

Cecchetto کارخانه شراب سازی در Lorenzaga از موتا دی Livenza

Cecchetto کارخانه شراب سازی در Lorenzaga از موتا دی Livenza

کریستینا خدمه شراب شد, او تصمیم به تمرکز سنت تلاش برای نگه داشتن یک شکل خاصی از کشت مو, "این Bellussera" (کشت چهار پیچ حمایت شده توسط یک قطب, که, هنگامی که شما رسیدن به ارتفاع, آنها تمایل در حال دادن یک فرم را به تاکستان شعاعی). طراحی شده توسط برادران Bellussi بین 1850 و 1900, اکنون دیگر در حال استفاده به دلیل آن توسط اشکال جایگزین با چگالی بالاتر از بوته در هکتار. دست سنت در دست با نوآوری, چرا که در همان زمان او به آینده و آزمایش نگاه. به 2002, در واقع, آنها اولین کاشته شد 5000 پیچ از کلون جدید Raboso در Piave.

شما باید بدانید که من عاشق تاریخ و سنت. در حقیقت تا, در حقیقت تا, من در حال حاضر در داستان های دیگر من گفت ... اما این به شما را در درک شور و شوق من, که ناگهان من که مطالعه یک متن گفت 1600, پالایش از Raboso در Piave در جنگل از قلمرو اتفاق افتاد ... اقاقیا, gelso, شاه بلوط و گیلاس! ("این صد و ده خاطرات که عامل خوب خواهد بود ویلا" جیاکومو Agostinetti, متولد شده در 1597 Cimadolmo, یک کشور همسایه)

Cecchetto تاکستان

Cecchetto تاکستان

برای این تعهد اهدا شد "@ جایزه ترا 2010 " توسط وزیر کشاورزی به Giancarlo گالان به عنوان بخشی از جشن روز جهانی زنان روستایی. او به من گفت از تحقیقات خود را, و در یک نقطه او ذکر پروفسور خاص. لوئیجی مانزونی و تقاطع معروف خود را. او گفت که او فقط Lorenzaga به خاک سپرده شد, در گورستان است که در آن تقریبا تمام خانواده من وجود دارد, که در آن زمانی که زمان می آید من آنجا خواهم بود. آه مادر من می گویند, اما سخنرانی ... و به خوبی می رود, پس به صحبت, من بسیاری از داستان هنوز به او گفته شود!

اما به پروفسور. Manzoni, شما باید بدانید که آن را به من شیفته زیادی! به طوری که در همان شب, من و دوست عزیز من رنزو, با یک پشته به دست, ما در گورستان Lorenzaga برای پژوهش های خود تا زمانی که در ده گذشته سرگردان! Ve've من گفت هرگز من بسیار سرسخت هستم و اگر من چیزی در سر او سخت قرار داده از دسترس نیست? دوستان, و به همین ترتیب! هنگامی که او در نهایت در بر داشت او شاد من در مقابل چشمان خود را متوقف بشاش با غرور و افتخار.

این بود که تصمیم گرفتم به او بگویید ... و من, در داستان بعدی من.

Seguici

Vuoi avere tutti i post via mail?.

Aggiungi la tua mail: