1

شراب را دوست دارم تند و شدید ..., قوی, اما به خصوص عاقلانه. بومی آب گوجه فرنگی قرمز از فریولی.

بحث از راجر ششم

 

هنگامی که Josko Gravner مایل اند detto: "سینتیا, برای من شراب سفید است". من به عنوان بزرگ او نیست, اما احساس می کنم به ویژه هنگامی که شراب قرمز است.

من دوست دارم irruento مانند یک موج است که پرتاب سنگ ... قوی به عنوان دست دادن دهقانان پرده نگاه شما در چشم ... دانا به عنوان مردان و زنانی که کار زمین و من عاشق گوش دادن به داستان خود.

شراب که من دوست دارم این است. irruento شراب, قوی, عاقلانه ... شراب با رایحه آن باعث می شود من سفر, و عطر و طعم آن مرا به یاد. چند شب پیش که من ملاقات, روسو بود, و مادری فریولیایی.

فریولی, یک سرزمین است که مرا به یاد مردم خود، به ریشه های من. مردم می گویند بسیاری از مشکل. حقیقت کاملا متفاوت است, i friulani vanno capiti. آنها مردم گره خورده است به زمین ... یک ملت که قلب باز می باشد, زمانی که او می شنود که قلب در مقابل شما, sincero بی سیم.

Lùnis

furlan Timp! سدیم مورد بحث sanbùc یک بار مرطوب, ستون سنگی یادبود
nassuda nenfra سرگرم کننده توسط Fogolârs, NA pluvisina خواهد – un pulvìn di fen.
ciavièj برش بلند در یک ch'al frut سن دی ون جوش داده شده را به به ciampagna Rovana گلخانه ای خود را.

دوشنبه. زمان فریولیایی! پوست مرطوب از بزرگان, یک ستاره در میان دود از تپش قلب متولد شد, در یک شب drizzly - خمره و از یونجه را در موهای شما و یا در قفسه سینه یک پسر, که عرق از حومه شهر را به شب در آتش. پیر پائولو پازولینی دا ‘بهترین جوانان’

مارکو Felluga Russiz Superiore با

Gradisca d’Isonzo – Vigneti di Marco Felluga

خوب, اگر چه این منطقه برای سفید بزرگ آن شناخته شده است, بومی کشف قرمز معتبر هستند و به خصوص طعم وجود دارد. به مناسبت مساعد چند شب پیش بود رستوران "ربالنوع مزارع و گله کوسفند ' Cesano Maderno (MB). در serata, با راهنمایی از دوستان خود راجر ششم, من تا به حال لذت بردن از شراب مزه از برخی از گونه های نجات از انقراض.

بومی شراب فریولیایی RED

از راجر سستو

انگور بومی توت قرمز فریولیایی, عمدتا parliamo دی Refosco, Schioppettino, Tazzelenghe, Pignolo, Terrano, از اهمیت قابل توجهی کشت کردن که موفق شده اند برای زنده ماندن از مد ها. این به خاطر شخصیت شدید مردم فریولی که, محکم, تصمیم به حفظ میراث فرهنگی منطقه معتبر از انگور, در خطر بالقوه انقراض با حفظ کیفیت و اهمیت فرهنگی.

معمولی، با این حال، از نزدیک مرتبط محلی فریولیایی: در واقع، تمام آب از منطقه, به خصوص قرمز, حفظ rawness خاص و پرخاشگری مرتبط است در برخی از راه به شخصیت های مشابه از ساکنان منطقه و سلیقه در غذا های محلی, قوی و تند, از غذاهای اسلاوی قرض گرفته شده. و شاید آن را در آشپزخانه بود – توسط طعم قوی – برای ترویج بقای این درختان مو سخت و ریگ دار.

شراب قرمز از فریولی هستند شخصیت قوی, وحشی, بی پرده, نام levigati, خالص, تشخیص و, تا حدود بیست سال پیش, نیز بسیار روستایی. حتی از دو رقم – به اصطلاح بین المللی – گسترده ترین در منطقه, ایل بوته اد ایل Cabernet فرانک, نسبت به جاهای دیگر, به خصوص اول, یک مشخصات عطر و طعم دلپذیر تر, در بوردو صحبت نمی, بلکه در توسکانی و حتی در جنوب تیرول, در اینجا به ویژه "سبز" و تهاجمی, con un محلی که در این مورد واقعا باعث تفاوت.

امروز، ماتریس پایه ای از این شراب است هنوز و همیشه همان: آن چه uve, il محلی (بدیهی است که) خالص; اما, در سطح انبار, و یا توسط یک نقطه oenological نظر, چیزی تغییر کرده است. لاغری با احتیاط بیشتری انجام, دما و زمان کنترل و کالیبره شده. بشکه به طور متوسط ​​چروکیده بودند, هر چند این لزوما بشکه نمی, و طول آنها از خدمات است، بطور قابل توجهی کاهش یافته است, آینده بیشتر دوباره راه اندازی. این در اصل یک "هسته سخت" سنتی بود, که بر روی آنها تکنیک به تدریج به طور فزاینده ای نوآورانه استفاده شود. گاهی اوقات - و بیشتر – این تحولات در حال آوردن به تماس را به سوال از همه ریشه, القا، به عنوان مثال برای انجام عملیات - مانند vinification و پیری در amphorae – را تشکیل می دهند یک جهش واقعی در oenology گذشته های دور, که اشاره به سنت های آب گیری وابسته به کشاورزی، قفقازی.

  • آن Schioppettino می آید از تپه های شرقی. دو نسخه در مورد منشا نام او وجود دارد. اول باعث می شود ریشه شناسی به دست آمده از سر و صدای ناشی از 'انفجار از انواع توت ها آن خرد هنگامی که. دوم اشاره به بطری است که در انبار را شکست زمانی که, در بهار, در برخی از آنها را تخمیر را از سر گرفت. در هر صورت با یک رنگ مشخص خیلی شارژ, قطعا کمتر از Refosco, به نکات از میوه های قرمز در شیوع, صدر با ادویه فلفل تند. طعم و مزه است که توسط یک اسیدیته خاص مشخص, کمک می کند که به برجسته تانن.
  • Il Refosco (آن را "انگور جمعیت" است, که نماینده جالب ترین، با آنچه که تشکیل Peduncolo قرمز), این تا حد زیادی بر روی تپه شرقی و کمی در قبر, رسیدن به استان ترویزو, است که توسط یک تند گرم مشخص, اضافه شده به گیاه و نکات از میوه و کنسانتره قرمز وحشی شناخته شده, رنگ شدید است, و طعم و مزه است که توسط یک اسیدیته نسبتا کم مشخص می شود, که باعث می شود تانن کمتر زاویه ای.
  • Il Tazzelenghe خانه به طور عمده در تپه های شرقی, دارای پیوندهای درونی با Refosco, اما علاوه بر این توسط نه قوی و پیچیده یادداشت های حیوانی مشخص, و به خصوص توسط تانن بسیار شدید و اسیدیته "تیز", از این رو نام این. برای اهلی شدت تانن پیری عملا اجباری در چوب مناسب و / یا خشک کردن کمی در مو و یا در انبار است.
  • Il Pignolo, شاید یکی از بستگان دور از Valtellina Pignola, دارای spiciness نرم, و نه در حد متوسط ​​و زیبا, غنی شده با معطر و تقریبا وابسته به بلسان. آن’ یکی از انواع انگور اصیل ترین فریولی.
  • Il Terrano, Carso Terrano یا Refosco D'Istria به یا Carso و Istria به نیز نامیده می شود, انگور است که خواسته های هرس طولانی است, نشان دهنده قدرت و فراوان و ثابت. برگ, اندازه متوسط, نسبتا گرد به نظر می رسد, پنج جهی, پست trilobata; خوشه, بزرگ, طولانی 20 سانتی متر است., به طور معمول به شکل یک هرم با یک پایه گسترده, بالدار, نسبتا جمع و جور, ارائه انواع توت ها کمی بیضی شکل, از اندازه متوسط ​​با پوست عمیق بسیار مومی آبی, پودر’ نازک, استوار; پالپ حل عطر و طعم ساده, شیرین و کمی’ acidula. منجر به شراب یاقوت شدید رنگ قرمز با رایحه متمایل به رنگ ارغوانی قوی و بینی شرابی نور, کام خشک است, دارای بدن, متوسط ​​الکل, acidulo, tannico, به طور کلی کاملا لذت بخش. این است که به طور انحصاری در مناطق کارست از گوریزیا و تریست کشت.

تا آنجا که طول عمر به طور کلی تمایل شراب که آماده هستند به زودی, اما با توانایی مقاومت در برابر چند سال از بطری, حدود ده.

عکاسی و باغ های انگور از مارکو Felluga – Gradisca d’Isonzo




برخورد من بین شیشه ها و قاب با Josko Gravner

شما آن بعد از ظهر تابستان می دانند, هنگامی که گرما باعث می شود ما را به بطالت و ما سبکی از پچ پچ از دست دادن ...?  خوب, capitò proprio così che mio cugino Ilario mi disse: "شده Josko Gravner می فروش که باعث می شود شراب در amphorae ?". خوب, من شروع به پریدن کرد و گفت:: "در کوزه ...?!".  Non mi seppe dare molte spiegazioni, و پس از آن, piqued است توسط Curiosity, من حق دور با تحقیقات من آغاز شده. من شروع به از او به عنوان خوانده شده شیفته, و تصمیم گرفت که من باید بدانید…

من به تماشای برخی از فیلم ها که در آن او Josko گفت فلسفه خود را از زمین ...  poesia per le mie orecchie! تماس با من خیلی عاشقانه, اما این حس که من گوش دادن شد برای تعادل و حکمت.

و 'که در زمین ریشه دارد پاسخ به تحقیقات من, این درمان من است, این خواهد بود که تولد دوباره من,  perché è nell’amore per essa che trovo i significati più profondi.

من یک ایمیل ارسال شده به Josko Gravner به ترتیب ملاقات. از پاسخ او متوجه شدم که لحظه ای بود مساعد نمی. این زمان برای برداشت محصول بود, و نیازهای تاکستان جذب. Un pochino delusa mi rassegnai a posticipare l’incontro, اما از فرد خیره که demorsi نمی. به زودی زمان آمد!

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

صبح روز عزیمت لود توشه,  puntai il navigatore in direzione Oslavia.  Ero particolarmente emozionata;  mentre guidavo percorrendo la strada pensavo a come si sarebbe svolto l’incontro. سپس, من به خودم فکر می کردم که تنها راه برای ایجاد روابط صمیمانه با مردم است به خودتان می شود, و من هم.

Giunta finalmente a destinazione fui piacevolmente sorpresa dalla semplicità dell’abitazione di Josko.

این لبخند او بود به من خوش آمد می گوید, جو خانواده لذت بخش است و من را در سهولت من. کسانی که من به خوبی می دانم هم تجربه کم رو بودن من است که من سعی در پنهان کردن چت.

Josko Gravner 1

که بعد از ظهر با ما همسر شیرین مریم Josko بود, و سابرینا و دیبرو, دو نفر از دوستان خود را در VIAREGGIO. ما تور هدایت و مزه کردن بین یکدیگر و داستان در مورد زندگی او آغاز شده.  Ci raccontò di come ebbe inizio la sua avventura di viticoltore, ساخت ارجاعات مکرر به از دست دادن پدر خود را زمانی که او فقط بیست و پنج سال بود. من به خوبی می دانستم که آنچه من می گفت, داشتن چنین تجربه ای در هم سن و سال بود. آموزه های پدران، با این حال، همراه ما در طول زندگی, مانند اکو که در ادامه به گسترش در سر.

Josko به ما گفت از سفر خود به گرجستان, جستجو برای شراب بدون شیمی که به پیروی از چرخه طبیعت: شراب ساده و تمیز در زمان گذشته است. از گرجستان او بطری های خود به ارمغان آورد و در نهایت رها استفاده از فولاد. او گفت:  "شراب در زندگی amphorae, در حالی که در فولاد نفس کشیدن نیست ... AMPHORA است مانند رحم که در آن شراب است و سپس در بشکه های بزرگ بالغ, که بر خلاف کوچک بیش از حد تحت تاثیر قرار نمی ... "

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

او به ما گفت که پسر او Miha درگذشت قبل از موعد مقرر, و تمایل دومی به سمت Ribolla حرکت, خواهد که صادقانه احترام می گذارد Josko. Ci parlò di Aljosa, دستیار قابل اعتماد خود و در حال حاضر بخشی جدایی ناپذیر از خانواده. چقدر عشق و شور و عشق این در انجام کار در تاکستان و در انبار قرار داده. زمان به سرعت گذشت با سوالات من است که اغلب با ساده لوحی است که احتمالا مورد استفاده قرار گیرد را شگفت زده کرد. از آنجا که من می خواهم به درک ... به خاطر این جستجو من است.

در ربط ما, برونو سگ Josko, ما او را به شرکت ما زیر را از یک اتاق به اتاق نگهداری می شوند. او ناگهان چیزی را به خود جلب شد, e con scatto repentino urtò Sabrina che, با در دست خود یک فنجان Ribolla من آن را ریخت و به طور کامل در. همه آنها به وضوح در نزد پیراهن من و ژاکت من پوست مرطوب خجالت بود. آنها لحظات خیلی هیجان زده که من بلافاصله به بازی کردن و گفت می خواستم شد: "اما ما فکر می کنیم, من افتخار داشتن ژاکت به Gravner دارند!". باور من ... بعد از یک زمان بسیار کوتاه نقاط را به کمال بدون ترک هر هاله که شراب خشک ..., آن را فقط تمیز بود!

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

در تور ما از مزه degustai همه vintages. من کمی مردد بود چون من به نوشیدن بسیار کمی به دلیل سردرد به علت استفاده بیش از حد دی اکسید گوگرد در شراب استفاده می شود. که هیچ چیز روز اتفاق افتاده است,  la mia testa era perfettamente lucida. گفت: من شوکه شده: "در این مرحله طبیعی است که بخواهید ... ولی آنچه ما به نوشیدن آب عادت کرده اند?! اما چه مقدار از مواد شیمیایی معرفی شده است?!".

آنها سه ساعت بدون اینکه متوجه من آن را صرف; از آن زمان به خداحافظی بود, با این تفاوت که مریم اصرار داشت که من برای شام بماند. Seduta a fianco a Josko chiacchierai tutta la serata passando da un argomento all’altro. من هرگز احساسات از روز را فراموش نخواهد کرد. Le ho volute raccontare per poterle rivivere ogni volta che le rileggerò.

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

من به تازگی به عنوان خوانده شده Josko تعریف "زاهد گوشه نشین". من نمی تواند کمک کند اما لبخند, Perche Josko, به سادگی یک شراب در سرزمین Oslavia, دوستانه و عیاش, که از من استقبال که اگر من یکی از اعضای خانواده بود. Viticoltore Italiano conosciuto nel mondo per le sue ricerche e per la sua semplicità,  un grande uomo che ho potuto conoscere ed apprezzare, که به من توصیه, و من هرگز فراموش نخواهم کرد!

"در بسیاری از من برای بودن من مسخره, ma cosa volete sono vecchio per cambiare e alla fine sono felice di essere cosi. Non avrò denari da lasciare ma una Terra sana dove il sudore di mio padre Jozef e mio zio Franc non è stato versato invano. و این دو مرد که من در این سال ها از تغییرات بزرگ فکر, و می رود تا آنها را برای اولین بار و آخرین فکر من از روز من. E finalmente me l’immagino orgogliosi e sorridenti.” Josko Gravner

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

 

 

Seguici

Vuoi avere tutti i post via mail?.

Aggiungi la tua mail: