در حال قادر به دیدن ... بیش از یک حس جهیزیه. چکیدن طعم 2013 – ترویزو
در روزهای اخیر, ترویزو, هو آگهی partecipato کارگاه آموزشی سازمان ملل متحد به رهبری عکاس ماریو قلعه, دوره برگزار شده توسط گروه رستوران از ترویزو, داخل مسابقه عکس "چهره, ایل Gesto, ایل مزه". هدف آن, که به تعمیق دانش خود را از پیام های که زبان بدن شما, از طریق عکسها ببینید, ما را با زمان.
آیا تا به حال شام آخر لئوناردو داوینچی در میلان دیده می شود? خوب, این خیلی بیشتر از یک نقاشی دیواری, مظهر پیام های خوانده نشده را از طریق کاراکتر است, عبارات, و سیگنال, که نویسنده عمدا چشم مراقب محدود شده است و آماده. اگر شما را مشاهده خواهد کرد, این کار را با توجه آن را سزاوار, من به شما اطمینان دهم که چه چیزی شما را استخراج خواهد کرد فراموش نشدنی خواهد بود ...
من ساخته شده به این فرض به دلیل, زمانی که شما در گزارش تصویری من این نگاه, شما خواهید دید آنچه که چشم من گرفتار, آن لحظه زودگذر من هنوز هم در یک تصویر ایستاده بود. نکته مهم این است که شما می بینید واقعا ", بدون توقف فقط به نگاه. عکس های بیشتر که یادآور قلب است, انتقال از طریق عکسها ببینید به زنده کرده و به یاد خاطرات. در به اشتراک گذاری راه خود من, ارسال پیام و احساسات ... برای کسانی که می توانید ببینید, و برای کسانی که می توانید آنها را گرفتن ...
در این جلسه دانش و احساسات است ...
خیلی, من معتقد هستم. در این جلسه احساسات است, کشف شده است, گوش دادن, غنی سازی زندگی است ... دور یک میز, همراه با گروهی از مردم که در این طرح شرکت کرده اند, آغاز شده است، به طوری که دانش ما.
شراب تاریخ است, خاک است, شور است… شراب مردم را گرد هم می آورد.
ما تا به حال با نان تست شروع. ما به جلسات بنوشیم, دوستی, پیروزی ... من نان تست سلامت '!
تفاسیر از تصاویر ...
ماریو دیده است مناسب برای شروع به شناختن یکدیگر با یک آزمون کوچک. هر یک از ما را انتخاب کرد, در میان بسیاری از عکس های پراکنده روی میز, دو که ما را دوست داشت و هیچ کس. تفسیر شخصی از یک تصویر می توانید تعداد زیادی در مورد یک شخص بگویید ...
با رایحه شما در زمان سفر ...
بوی غذا باعث می شود ما از طریق زمان و خاطرات سفر, اما نه تنها ما را به عقب ... با ذهن من در یک سرزمین. این روزها آشنا شدم Vuance, و یا بهتر, دالس ویکتوریا Litvinchuk.
ترویزو… جوانان, l’agricoltura, الکترونیکی زمین.
Sاونو به این شهرستان برای ریشه های من در ارتباط است, برای خاطرات دوران کودکی, و زمین.
در اینجا یک کشاورز جوان که سیستم را به هنر radicchio است… چه یک تصویر زیبا! من عاشق کشاورزی, مزارع, حیوانات… نه برای هیچ چیز یک مزرعه وبلاگ نویس! 😉 Questo è il mio sogno di vita… متقاعد به طور فزاینده, آینده ای است که ما زیر پای ما.
شجاعت برای تغییر زندگی من ...
اینجا آندریا Fighera, یک مرد جوان که تصمیم به ایجاد تغییر در زندگی خود. او شغل قدیمی خود را ترک کرد تا خود را به تولید پنیر در 'اختصاصخانواده مزرعه "Vaka مورا", a Sala d’Istrana.
هنر و صنعت…
آندریا قصد fighera در شکستن خوری در حالی که من, fase در fase, شرکت و به اشتراک گذاشتن تصاویر. خیلی بد است که شما حتی نمی توانید به انتقال از رایحه و عطر…
حساسیت از حیوانات ...
آن’ پس… حیوانات و چشم خود آنها صلح من ارسال, محبت, و رفاه…
سرآشپز در کانون توجه ...
آشپز و یا ستاره? موضوع عمده مورد بحث در حال حاضر… بدون شک این لحظه خود است, اما ما مطمئن هستیم که شما به مفاصل نمی باشد? بیشتر و بیشتر من در این تصویر نگاه کنید ... من فکر می کنم خلاقیت زنده در صمیمیت.
Cucinare è un’arte…
آن’ انتخاب شیوه زندگی است که نیاز به تلاش, دانش و خلاقیت… هنری است که نیاز به عشق و شور.
صنعتگران از طعم و مزه...
صنعتگران را ایتالیا طعم بزرگ در جهان. تداوم تجربه, از نسلی به نسل, بدان معنی است که سنت را در تاریخ تحویل از دست داده است. La شیرینی Ardizzoni تاریخی این یک مثال در خور است.
در حدود, این آخرین فکر من برای شما ماریو می باشد. من تا به حال به نوشتن دو خط برای هر عکس, در حقیقت تا, mi scuserai, همیشه موفقیت آمیز نیست… من فکر می کنم شما را در درک, یک شورشی عاشقانه که در غریزه و اعتقاد عمل می کند… از اینکه خیلی دیر به من تغییر.